دره دارآباد به قله کولکچال 97.1.24
کد مطلب : 411
تاریخ : شنبه 1 ارديبهشت 1397 - 07:09

دارآباد به قله کولکچال  97.1.24

 

لیدر : استاد تاجبخش

همنوردان : 8 نفر

 

عکس : عباس ثنایی - جواد گلزار- حسام مهاجریان

گزارش: سروش


 

به نام خالق کوهستان

وخداوند در زمين كوههايى استوار افكند تا زمين شما را نلرزاند و نهرهايى و راههايى قرار داد تا راه بيابيد )آیه 15 سوره نحل)

خداوند متعال را سپاس که توفیقی عنایت کرد تا گوشه ایی از لحظات زندگی ام را به طبیعت رفته و شکرگذار این همه لطف او باشم.

 

برنامه: دره دارآباد به قله کولکچال

تعداد همنوردان:  1-8 نفر

راهنما: استاد تاج بخش

سرپرست: جناب پاکزاد

هماهنگی: خانم دکتر گچلو

انضباط: عمو غرات

عکاس: عباس آقا ثنایی

 

"لذت یک روز بهاری با قله نوردان شاد"

 

شرح گزارش:

طبق قرار ساعت 5:45 دقیقه در میان راه به گروه ملحق شدم و پس از سوار شدن بقیه اعضا حرکت را در ساعت 6:20 دقیقه صبح از پارکینگ دارآباد شروع کردیم، در ابتدا هشت نفر بودیم که قرار بود آقا جواد پس از صبحانه به خاطر کاری که داشتند بازگردند، کمی جلوتر حلقه معارفه تشکیل شد و با ذکر صلوات دوستان خودشون رو معرفی کردند که مثل همیشه با شوخی و خنده همراه بود چراکه همه در رنج سنی زیر 10 سال قرار داشتند،

 خلاصه حرکت در میان مشتاقان و علاقه مندان به طبیعت در شلوغی دره دارآباد همراه بود که از سربند غلاک گذشت و به چشمه جهان رسید و به دستور حاجی مقداری آب برداشتیم و سریع به حرکت ادامه دادیم تا به آبشار چال مگس رسیدیم، آبشاری بلند و بسیار زیبا بود که عکسی به یادگار انداخته و ادامه مسیر دادیم .

در آنجا چند نفر بودند که قصد ادامه مسیر به قله را داشتند که از روی صخره های خیس کنار آبشار میگذشت که حاج آقا این کار آنها را صلاح ندانسته و فرمودند که کار بسیار خطرناکی است، از صخره های روبروی آبشار که دارای تجهیزات ایمنی طناب و گیره های جای دست و پا جهت صعود می باشد برای رسیدن به چشمه سر هفت حوض عبور کردیم و برای صرف صبحانه کمی بالاتر از باغچه خلیل در داخل دره توقف کردیم (البته باغچه خلیل سمت راست ما بود و ما به آنجا نرفتیم)

 کم کم از شلوغی مسیر کم شده بود و فضا آرام و با سکوتی دلنشین در دشتی زیبا که در کنار آب و همراه با عطر پونه کوهی بود همراه شد، بساط صبحانه را در ساعت 8:45 پهن کردیم که تا 9:20 طول کشید در اینجا بود که یک هندوانه از کوله آقا جواد بیرون اومد که همه را غافلگیر کرد (شونه اش درد نکنه چون آوردنش سخته واقعاً)

 

 

خلاصه پس از صرف صبحانه مسیر دره را ادامه دادیم وبه چشمه های نسترن و چشمه گل لر(؟؟) و چشمه غمش رسیدیم و در ادامه به چشمه آب دو دره( دره گرده گور و آب زندگانی )  رسیدیم که جایی بود در ارتفاع بالا و بسیار زیبا که آب بسیار گوارایی هم داشت، کلا این مسیر از چشمه های زیبا و زیادی تشکیل شده که جای شکر داره،

در شیب تند به مسیر ادامه میدادیم و سکوتی در کوهستان فراگیر بود که هر از چند گاهی استاد به تشویق بچه ها پرداخته و ماشا ا... و خدا قوت میگفتند و ماهم همچنین به ایشان..

چشمه ها جداً یکی از یکی زیبا تر بودند و من با اینکه تشنه نبودم ولی از آنها نوشیدم چراکه میدونم این آب در هیج جای دیگه پیدا نمیشه و باید اون رو سرمه چشمانمون کنیم و کلیه هامون رو شستشو دهیم،

 

 

 همین طور که ارتفاع زیاد میکردیم بارش پراکنده تگرگ برف شروع شد (10:25) که این بارش پیش بینی نشده بود، کوه نوردها میدونن که هوای بهار بسیار خطرناکه و در لحظه تغییر میکنه و ممکنه در مه گیر بیفتی و راه رو گم کنی ولی زمستون هوا پایداره و تغییراتش قابل مقایسه با بهار نیست، 

هنوز خیلی مونده بود و حالا حالاها باید ارتفاع زیاد میکردیم و مسیر صخره ایی هم بود و ممکن بود لغزنده بشه و من نگران هوا شده بودم و اگه تنها بودم حتما برمیگشتم ولی وقتی با استاد تاج بخش کوه نوردی میکنی جای هیچ نگرانی وجود نداره و میتونی با خیال راحت به ساق های پاش اعتماد کنی چراکه کوله باری از تجربه پشته اون هست و مطمئن هستی که استاد همه چیز رو تو ذهنش بررسی میکنه و ادامه میده و با هیچ کس هم تعارف نداره به محض اینکه ببینه صلاح نیست دستور برگشت میده،

لذا با خیال راحت به صعود ادامه دادیم و از گردنه های مسیر یکی پس از دیگری گذشته و در حالی که حالا هوا بسیار دلپذیر و مطبوع شده بود و بارش هم قطع شده بود،  صعود را با آواز بلبل ها ادامه میدادیم که فوق العاده بود، در طول مسیر جناب پاکزاد توجه مارو به تارهای عنکبوتی جلب کرد روی آن شبنم نشسته بود و واقعاً زیبا بود.

 

 

بالاخره در ساعت 10:50 به یال زیر قله کولکچال رسیدیم قرار نبود به قله بریم ولی استاد تصمیم گرفتن که یک سلامی هم به قله کولکچال بکنیم.

لذا برای زیارت آن براه افتادیم و در ساعت 13:20 به قله رسیدیم و عکسی به یادگار انداختیم و به طرف چشمه پیازچال راهی شدیم که در ساعت 13:42 در چشمه پیاز چال استراحتی کرده و بلافاصله براه افتادیم و پس از عبور از برف های انباشت شده در مسیر دره پیازچال به گردنه زین اسبی کولکچال رسیدیم.

 

 

پس از اون در ساعت 15:15 برای نهار در اردوگاه توقف کردیم و پس از اقامه نماز و صرف نهار (یک ساعت) به طرف تپه نورالشهدا حرکت کردیم،

در اینجا بود که استاد دستور توقف دادن و با ذکر صلوات و خواندن فاتحه ایی یاد و خاطره شهدای گمنام را زنده کردیم، تپه نورالشهدا فضای آروم و آرامش بخشی داره که من اون رو خیلی دوس دارم چون بدون شک شهدا فاتحان قله های انسانیت هستند.

 

 

ارتفاع رو کم میکردیم تا به ایستگاه سوم مسیر اردوگاه رسیدیم و استاد وارد مسیر گلاب دره شدند که بسیار زیبا بود و کمی جلوتر برای کندن پونه های کوهی در باغ آموزش و پرورش گلاب دره توقف کردیم که خیلی باحال بود و یک استراحت کوتاه داشتیم مجدداً به راه ادامه دادیم و در ساعت 18:30 طبق پیش بینی دقیق حاج آقا به انتهای مسیر در گلاب دره رسیدیم که مینی بوس جناب طهماسبی منتظر ما بود و برنامه با خوبی و خوشی و با سلامتی کامل به اتمام رسید.

 

در پایان جا دارد از زحمات عباس آقا تشکر ویژه کنم که در طول مسیر بسیار تلاش کردند و همه چشمه ها و ساعت های توقف و حرکت را با تمام جزئیات نوشتند و ثبت کردند که در گزارش بسیار مفید واقع شد همچنین از همه همنوردان تشکر میکنم که مثل همیشه پر انرژی بودند و لحظات خوبی رقم خورد و خداوند رو سپاس که همگی به سلامتی به کار خود پایان دادیم و راهی خانه شدیم.

              

 

                                                  در پناه حق باشید

                                                       گزارش از سروش

                                                                           یا علی


منبع : گروه کوهنوردی پرسون - پنجره ای به کوهستان
لینک این مطلب : http://www.window2mountains.comp411