دره دارآباد بطرف لوپهنه 94.3.1
کد مطلب : 261
تاریخ : پنجشنبه 14 خرداد 1394 - 05:28

برنامه :دره دارآباد بطرف لوپهنه 94.3.1

 

لیدر-سرپرست:استاد تاجبخش

عکاسان:آقای کشانی-آقا میثم

تعداد همنوردان:7 نفر : استاد تاجبخش-آقایان کشانی-لشکری-میثم

خانم ها:گچلو-مارال-فائزه

 

گزارش:فائزه


 

تبارک الله از این ره که نیست پایانش

 

صبح جمعه ساعت 5:30 مینی بوس آقای حقیقی آماده برای رسوندن بچه ها به دارآباد بود ،که استاد تاجبخش وخانم گچلو و مارال خانم به انتظار بقیه بودند و با رسیدن جناب لشکری و بنده استارت برنامه زده شد و حرکت کردیم،تو مسیر آقای کشانی وآقا میثم به جمع ملحق شدند و با کامل شدن گروه به سمت داراباد ادامه مسیر دادیم.

ساعت 6:30 به پارکینگ منطقه رسیدیم و با خداحافظی از آقای حقیقی وسفارش استاد بابت اینکه حدود ساعت5 تا 5:30 برای برگشت اینجا باشند برنامه رو شروع کردیم.

بعد از عبور از کافه سربند غلاک وارد مسیر پاکوبی شدیم و استاد برای ادامه مسیر مسیر زمستانه بطرف چشمه دراز لش رو انتخاب کردند.

بعد از 1:45حرکت در ساعت 8:15 در کنار چشمه درازلش برای صرف صبحانه توقف کردیم و بعد از صرف صبحانه که حدود 30 دقیقه به طول انجامید به مسیرمون بطرف غرب ادامه دادیم.

 

 

طی مسیر با شوخی های استاد با کوهنوردانی که میدیدیم برامون شیرین تر میشد و لفظی که استاد برای جوونها و مسن ترها به کار میبرد عکس العمل های جالبی به همراه داشت.جوونهایی که پیر مرد و پیرزن خطاب می شدند و مسن هایی جوون!و مبادا در این بین کسی برای استاد جوان دل ما لفظ پیر رو بکار میبرد که بیا وببین!

بچه ها پر از انرژی و بدون ذره ای خستگی حرکت میکردند و از دیدن چشمه ها و آبشارهای بسیار زیبای مسیر لذت می بردیم و در این بین جناب کشانی به شکار لحظه های ناب در دل این طبیعت زیبا میپرداختند.

 

 

حرکت در دره دارآباد درجهت خلاف جریان آب ادامه پیدا کرد . هدف امروز ما قله ی دارآباد نبود چرا که به گفته ی استاد بعد از 2:30 حرکت از زمان صبحانه رو ی قله می بودیم بلکه استاد از مسیرها ی مختلف با درجه سختی ها و البته زیبایی های متفاوت برای آماده سازی بیشتر اعضا حرکت می کرد. و ما به سمتی حرکت می کردیم که گردنه لو پهنه دارآباد رو پیش رو داشتیم.

 

         

 

صعود تا ساعت 13 ادامه پیدا کرد و در یک ساعت پایانی صعود شیب تند وشنی و فاقد پاکوبی رو داشتیم که اوج سختی مسیرمون بود، که البته با چیدن ریواس این سختی با ترشی هم همراه بود. در نهایت پس از یک استراحت کوتاه 10 دقیقه ای در بالاترین قسمتی که رسیده بودیم به قصد برگشت راهی شدیم.

 

                           

 

کنار آبشاری برای صرف ناهار توقف کردیم و بعد از یک توقف یک ساعته و خوابی شیرین زیر نور خورشید با زمزمه دلنشین آب راهی پایین شدیم و ناگفته نماند که در مسیر برگشت اندکی و در حد توان به پاکسازی طبیعت زیبایی که اشتباها زباله هایی توش جا مونده بودند پرداختیم!!!(باشد که مردم توجه بیشتری به این موضوع داشته باشند!)

در بازگشت بعد از عبور از کنار باغچه خلیل به راهی رسیدیم و کمی دست به سنگ شدیم و به کمک طناب کشی های موجود پایین آمدیم و در این حال تصویر زیباتری پیش رو داشتیم ، گروه سنگنوردی که درحال پایین اومدن از آبشار با طناب هاشون بودند که برای شخص من بسیااااار هیجان انگیز بود.

و هرچی از زیبایی این مسیر و چشمه های گوارا و آبشارها و رودهای زیبای این تکه ی بهشتی بگم کم گفتم.و افسوس که هر چی پایین تر میومدیم بوی قلیون بیشتر خودنمایی میکرد!!!

در نهایت همانطور که استاد در ابتدای برنامه فرموده بودند راس ساعت 5:30 به پارکینگ رسیدیم و این تجربه ی زیبا هم بدل به خاطره ای شد که دقایق اخیر رو به خوندن اون پرداختید.

به قول استاد ،همیشه در کوه طبیعت باشید

 


منبع : گروه کوهنوردی پرسون - پنجره ای به کوهستان
لینک این مطلب : http://www.window2mountains.comp261