برنامه :ارتفاعات سرخه حصار و ده ترکمن 92.8.10
لیدر و راهنما : استاد تاجبخش
سرپرست : آقای قربانی
عکاس : محمد ساعدی
همنوردان :12 نفر
گزارش : محمد ساعدی
بنام خدا
مثل اکثر برنامه ها ، ساعت 5 صبح ، یکِه و تنها سوار ماشین آقای حقیقی می شوم تا رأس ساعت 5:30 جلوی فرهنگسرا برسیم . ( راننده گروه ، با آدم بچه محل باشه ایــــــن حسنارو دارِ ... )
نقل قول سخنانی که هرهفته بین بنده و آقای حقیقی تا رسیدن به فرهنگسرا ردوبدل می شود خود گزارشی است بی پایان ... در بین راه همنورد عزیزمان آرش خان هم به ما ملحق می شده و بازار بحث های اجتماعی در سحرگاه آدینه گرم تر می شود .
رأس ساعت 5:30 مینی بوس جلوی در فرهنگسرا متوقف می شود. بعد از سلام و احوال پرسی سوار مینی بوس می شویم تا به سمت سرخه حصار حرکت کنیم.
تعدادی از همنوردان در بین راه به گروه ملحق می شوند .
ساعت 6.15 وارد پارک سرخه حصار می شویم . به دلیل وجود موانع غیر طبیعی در مسیر ورودی پارک که برای جلوگیری از ورود ماشین های بزرگ و به هدف جلوگیری از ساخت و ساز در منطقه و شهرک زیتون تعبیه شده ناگزیر از ماشین پیاده شده و از مناطق درخت کاری شده عبور می کنیم تا خود را به مرکز پارک برسانیم .
پارك ملي سرخه حصار پس از انتخاب شهر تهران به عنوان پايتخت كشور (1133 خورشيدي) در زمان قاجاريه با نامهاي قرق سلطنتي يا شكارگاه سلطنتي تحت حفاظت قرار گرفت. كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران با تصويب شوراي انقلاب اداره آن به سازمان حفاظت محيط زيست محول گرديد و طي مصوبه شماره 91 تاريخ 21/6/61 شورايعالي حفاظت محيط زيست با حدود و ثغور مشخص به عنوان پارك ملي تعيين گرديد.
رفته رفته با پیش روی به داخل پارک از تعداد درختان دست کاشت کاسته وطبیعت منطقه بیشتر نمایان می شود .
آفتاب آهسته بالاتر می آید ؛ اولین نقطه ای که اشعه خورشید به آن شکوه و عظمتی دوچندان می دهد قله توچال است ، که انگاربا روشن تر شدنش لبخندی مغرورانه به کوه های پایین دست خود میزند .
در پارك ملي سرخه حصار 32 جامعه گياهي به صورت طبيعي، نيمه طبيعي و دست كاشت وجود دارند. بيش از 260 گونه گياهي در سه حالت گراس، فورب و چوبي در پارك ملي سرخه حصار شناسايي شده اند. گونه هاي گياهي نادر در حال انقراض در پارك هاي ملي خجير و سرخه حصار عبارتند از:
گون(كتيرا)، نخود وحشي، فستوك، جو دو سر، عدس وحشي، نخود، جو دوسر، گل كتاني، يونجه، ماش.
مثل همیشه گردهم قرار می گیریم . وظایف تقسیم می شود . سرپرست آقای قربانی ( که عکس پرجذبه اش در گزارش قبل موجود است) ، انضباطی گروه آقای محمدی ( که از همین هفته غیبت خودرا برای هفته بعد که عازم کربلا هستند موجه می کنند )
پس از طی کردن حدودأ 5 کیلومتر در مسیر جاده ، کم کم مسیر گروه به سمت چپ و شیب تپه ها عوض می شود تا گروه کمی دست به سنگ شده و خواب از سرها بپرد و همچنین مسیری باشد برای رسیدن به ده ترکمن .
با رسیدن به بالای تپه منظره ای زیبا از روستا از ضلع غربی در مقابل گروه پدیدار میشود . رنگهای پاییزی به شدت خودنمایی کنند . انـــــــــارهای سرخ روی درختان نوید روزی پربرکت را می دهند .
استاد تاجبخش نوید وجود یک چشمه در ابتدای روستا داده بودند که چشمه در این لحظه کاملا خشک است .
از کنار باغات عبور میکنیم و وارد مسیری می شویم که درختان انار تمامی کناره های مسیر را احاطه کرده است . اعضای گروه یکی پس از دیگری ناپدید می شوند ....
اما پرندگان مدتها قبل برای انارها نقشه کشیده بوده اند و قریب به یقین انارهارا به طرز هنرمندانه ای از داخل خالی و نوشجان کرده بودند . به طوری که نه تنها انارها از شاخه جدا نشده بودند بلکه تا انار از نزدیک دیده نمی شد نمی توان متوجه توخالی بودن انار شد
از آنجایی که این منطقه بسیار کم آب است در جای بی آب و علف برای صبحانه کوله ها را روی زمین می گذاریم .
البته قبل از صبحانه بالاخره چشممان به دو قوچ بر روی یال مقابل افتاد که با تجربه ها می گفتند که آنها دیدبان هستند و با فاصله ای بیشتر نسبت به یک گروهی بزرگتر حرکت می کنند و مراقب اوضاع هستند .
بعد از صبحانه مجددا به مناطق سنگی و تپه ها برمی گردیم تا اگر شانس با گروه یار باشد بتوانیم گله های کل وقوچ را از دور ببینیم .
در حین راه رفتن دائم حواسم و نگاهم بر روی تپه هاست ، اما هیچ حرکتی روی یال ها اتفاق نمی افتد .
به آبشخوری می رسیم که محیط بانان برای آب رسانی به حیوانات پارک ساخته اند . گروه استراحتی کوتاه می کند .
مجددا شروع به حرکت می افتیم . به دلیل درد پا در انتهای گروه درحال همراهی با گروه هستم که ناگهان صدای آرش خان ازجلوی گروه به گوشم می رسد : عکاس ، یال روبرو ، سمت چپ ، قبل شیب ، دارن میرن بگیر !!
قبل از این که آرش خان جمله اش تمام شود عکس گرفنه شد . این هم نتیجه ...
این حیوان زیبا بسرعت با دیدن انسان شروع به دور شدن از موقعیت می کند ولی امروز شانس با ما یار است . زیرا یک و در مواقعی دو گله از آنها با گروه هم راهی می کنند .
ساعت 12.10 در منطقه ای با چند درخت و یک چشمه می رسیم که مکان مناسبی برای صرف نهار است .
نهار حدود 1 ساعت یا حتی بیشتر طول می کشد . خداروشکر ... جدیدا حاجی یرای تایم نهار دست ودل باز شده است
غذا ، میوه ، یه خواب کوتاه ، چای ، بحث های اجتماعی ، چایی دوم ، میوه .
با جمع کردن وسایل به سمت جاده اصلی پارک و در نهایت خروج از پارک شروع به حرکت می کنیم .
در بین راه با چاه هایی عمیق مواجه شدیم که حقیقتا دلیلی قطعی برای وجود آنها پیدا نکردیم . به هر شکل به امر استاد تاجبخش تعدادی سنگ دور دهانه چاه چیده شد تا شاید مانع از افتادن درون این چاه ها باشد .
ادامه مسیردر جاده خاکی پارک به توصیه های استاد تاجبخش خطاب به آرش خان در موضوع ازدواج گذشت
در نهایت ساعت 15.40 به ابتدای پارک می رسیم . اما خبری از مینی بوس آقای حقیقی نیست !!!
در حینی که در انتظار آقای حقیقی هستیم همه داشته های خود را رو می کنیم .
اما به نظر می رسد آقای حقیقی گم شده !!!
گروه در کنار اتوبان شهید یاسینی به حرکت می افتد تا شاید ماشین آقای حقیقی را رویت کنیم .
بالاخره مینی بوس آقای حقیقی در افق مشخص می شود .
ساعت 16.10 گروه سوار مینی بوس می شود و به سمت فرهنگسرا به حرکت می افتد . در بین مسیر آقای محمدی گروه را به مناسبت سفر به کربلا به بستنی دعوت می کنند . در مقابل فرهنگسرا گروه تا هفته بعد از هم جدا می شوند تا امروزهم به خاطره تبدیل شود .
محمد
نکته : یکی از مهمترین و حساسترین وظایفی که در گردهمایی های اول برنامه تقسیم نمی شود وظیفه مقدس گزارش نویسی است .
این وظیفه بشکل یک دام در طول مسیر توسط خانم ا. گ پهن می شود . بیاد داشته باشید که اگر گزارش هفته قبل را نوشته اید دلیل بر در امان بودنتان در هفته جاری نمیشود
با تشکر
هزینه برنامه : 12000 تومان