چشمه ، دشت و قله هملون 92.6.8
کد مطلب : 185
تاریخ : دوشنبه 18 شهريور 1392 - 06:50

برنامه : رودبار قصران – چشمه ، دشت و قله هملون 92.6.8

لیدر و راهنما : استاد تاجبخش

سرپرست :مرتضی محمدی

عکاس : محمد شهابی

همنوردان : 14 نفر

گزارش : مرتضی محمدی

 

کلبه ای که در آن می خندند بهتر از کاخی است که در آن دلتنگند.


صبح روز جمعه مورخ هشتم شهریور سال 92 ، میعاد همنوردان برای آغاز یک روز قشنگ همراه با ورزشکاران ، این بندگان با صفای خدا، افرادی که به واقع برای جوامع انسانی یار هستند نه بار .انسانهای برگزیده ای که ورزش و تربیت بدنی در متن زندگی آنان جاری است نه در حاشیه .

 

ساعت 30/5 دقیقه بامداد بر و بچه ها به شکل انفرادی یا گروهی از راه میرسند .جای خالی خانم دکتر گچلو هماهنگ کننده و پای ثابت گروه بشدت احساس می شود .حضور یکی از بانوان کاملا محجبه نیز برای گروه جالب است . بحمداله همه اعضای گروه با حفظ حرمتها به ویژه بانوان با حجاب کامل باعث سربلندی تیم هستند .

 برای امروز همنوردان پرسون از 3 نامرد (خانم) و 11 مرد تشکیل شده و چند نفری علیرغم هماهنگی بنا به دلایلی نیامدند.

 

مینی بوس به مقصد رودبار قصران ، فشم و منطقه هملون حرکت کرد .ساعت 7 صبح درمحل میعاد گروه به قافله سالاری استاد تاجبخش به حرکت در آمد .

 

چطور به هملون برسیم:

باید از طریق بزرگراه شهید بابایی و جاده لشکرک خود را به دوراهی لواسان-فشم (میدان قائم) رسانده و از آنجا وارد جاده فشم شوید. پس از 16 کیلومتر رانندگی در این جاده به میدان فشم میرسید. از میدان فشم تا میگون حدود 5 کیلومتر، و از میگون تا هملون 5 کیلومتر دیگر راه در پیش دارید. تابلوی بزرگی با عنوان: «رستوران هملون» در سمت چپ جاده، نشانه خوبی برای شناسایی این دره در جاده اصلی میگون-شمشک است.

 

 

هوای خنک ونسیم سحرگاهی جسم وجانمان را نوازش می داد پس از طی مسافتی حلقه معارفه تشکیل و مسولیتها مشخص گردید.

آقایان رضا نظری انتهای گروه ، حاتمی انضباطی ، محمد شهابی عکاس و مرتضی محمدی سرپرستی گروه را عهده دار شدند .

استاد در خصوص موقعیت منطقه و وجود غارهای مختلف در طول مسیر توضیح دادند .سپس آقای مرتضی محمدی با کسب اجازه سه نکته را به عرض حضار رسانید . اول سالگرد جهان پهلوان تختی در پنجم شهریور سه شنبه ای که گذشت . دوم با توجه به مشکل خاصی که برای استاد تاجبخش حادث شده بود و بحمداله با درایت استاد و سایر دلسوزان مرتفع شده بود .آقای مرتضی محمدی بستنی پایان سفر را به یمن حل مشکل استاد باافتخار پذیرفتند و سوم نکته بسیار جذاب اخلاقی که در فضای مجازی (اینترنت) نقل شده بود .به عرض حضار رسانده شد که ذکر آن در این مقال نمی گنجد .

 

 

با ذکر صلوات حرکت کاروان آغاز شد .در حریم رودخانه عاری از آب پیش می رفتیم . کنار دیواره های سنگی هرازگاهی غاری مشاهده می شد که ورود به آنجا طبق فرموده استاد نیاز به تجهیزات، فرصت و صد البته آموزشهای لازمه را داشت .

 

دره هملون در فاصله حدود 35 کیلومتری شمال شرق تهران و در حدفاصل بین دو روستای میگون و شمشک واقع است. گفته میشود که این محل بهدلیل وجود سوراخها و غارهای متعدد در طول دره، ابتدا "همه جا لانه" یا "همه لانه" نام گرفته و سپس به مرور زمان به "هملون" تبدیل شده است.

 

رودخانه هملون از ارتفاعات و کوههای مشرف به دره هملون سرچشمه گرفته و در طول مسیر با پیوستن چشمههای متعدد به آن در نهایت به رودخانه شمشک ملحق میشود.

رودخانه شمشک از شاخههای اصلی رودخانه جاجرود است که در نهایت همه رودهای منطقه به پشت سد لتیان میرسند.

رودخانه هملون در تابستانها معمولاً کم آب است. اخیراً برای تأمین آب میگون، آب چند چشمه از منابع رودخانه هملون را با لوله به میگون منتقل کردهاند که این امر به خشک شدن کامل رودخانه در این فصل (شهریور ماه) منجر شده است. البته دره هملون را از نیمه که رد میکنید کف رودخانه کمی آب میبینید و هرچه به سمت بالا میروید رودخانه رفته رفته پرآبتر میشود.

 

 پوشش گیاهی و جانوری :

در دره هملون بهجز محصولات باغها که عمده آنها شامل: گیلاس، آلبالو، سیب و گردو است، میتوان به گیاهان وحشی و یا دارویی از جمله: باریجه، گون و آویشن اشاره کرد. در دره هملون از اواخر خرداد ماه تا اواخر تابستان و یا حتی اواخر پاییز نیز میتوان آویشن پیدا کرد.
 

به گفته اهالی، از جانوران وحشی دره هملون میتوان به بز کوهی و کبک اشاره کرد که البته بز کوهی امروزه به ندرت در ارتفاعات هملون دیده میشود. در گذشته حیواناتی از قبیل: گرگ، کفتار، خرگوش و حتی پلنگ نیز در این منطقه دیده میشده که سالیان اخیر به علت شرایط نامساعد محیط زیست از جمله تخریب زیستگاه و یا شکار بیرویه، این گونهها از بین رفته و یا به مناطق دیگر مهاجرت نمودهاند.

 

غارهای دره هملون:

 

از جاذبههای طبیعی و گردشگری هملون میتوان به دو غار در مسیر دره هملون اشاره کرد که به هملون کوچک و هملون بزرگ مشهور هستند.

 

هملون کوچک به فاصله حدود 15 دقیقه پیادهروی از ابتدای دره، کمی بالاتر از رودخانه و در زیر تاق سنگی بزرگی قرار دارد. ورودی غار چهارچوب آهنی دارد که ظاهراً سالیان گذشته توسط شهرداری نصب شده است. قرار بوده که در راستای پروژه بهسازی مسیر گردشگری دره هملون، بر روی ورودی غار درب آهنی نصب نمایند که نیمه کاره ماند. دهانه غار به عرض 3 متر و ارتفاع آن حدود یک متر است. درازای این غار بهنظر میرسد که حدود 50 متر باشد. کف غار ترکیبی از سنگ و خاک یا گل است که معمولاً مرطوب و لغزنده است. ابتدای غار کمی باریک، و ارتفاع آن حدود یک و نیم متر است ولی در ادامه به ارتفاع آن افزوده میشود. تقریباً تا حدود نیمی از غار را میتوان بدون مشکل خاصی پیمود. البته باید چراغ قوه و یا ترجیحاً چراغ پیشانی بههمراه داشته باشید. در ادامه به یک دالان پر شیب میرسیم که حدود 30 تا40 متر به سمت پایین امتداد دارد. به دلیل لغزنده بودن کف غار، وارد شدن به این بخش بسیار دشوار بوده و بهنظر میرسد که بدون لوازم و تجهیزات، عبور از این شیب و ادامه مسیر غیر ممکن باشد.

 

هملون بزرگ به فاصله چند دقیقه بعد از هملون کوچک بالای یک دامنه پرشیب قرار دارد. این غار از پایین و در طول مسیر دیده نمیشود. نشانه آن، درهنسبتاً کوچکی است که به فاصله چند دقیقه بعد از هملون کوچک به آن میرسید.  طول این غار حدود 100 متر است. ورودی آن همانند هملون کوچک، درب یا چهارچوب آهنی دارد. بنا بر گزارشهای ارائه شده و تصدیق اهالی، هملون بزرگ به مراتب جذابتر و دیدنیتر از هملون کوچک است.

 

در اطراف و ارتفاعات دره هملون غارهای دیگری نیز وجود دارند که از آن جمله میتوان به غارهای: اسپول بزرگ، اسپول کوچک و غار سه طبقهای استوار اشاره کرد.

 

 

حدود 2 ساعتی سپری شد .از مسیر رودخانه جدا شده و باغات را پشت سر گذاشتیم .گردوها هنوز نرسیده بودند و آثار باقی مانده آلبالوها روی درختان به چشم می خورد. سروصدای گروه برای صرف صبحانه بگوش می رسید.استاد وعده محل مناسبی را در کنار چشمه دادند . هرازگاهی از انتهای گروه کلمه ای که استاد راوادار به واکنش میکرد بگوش می رسید که البته استاد با توقف و برخورد ملایم (سنگ و کلوخ) !! پاسخ مناسبی می دادند و باعث تلطیف فضای گروه می شدند .

ساعت 30/9 دقیقه کنار چشمه سفره ها پهن ، صرف صبحانه و تجدید قوا حاصل شد.نکته قابل ذکر آب بازی برخی از افراد گروه بود که با خنده و شوخی سپری شد و نشاط گروه را تقویت کرد .اما جالب است اگر برخی از نفرات با تکه سنگهای کوچک موجب پاشیدن آب به سایرین می شدند، در این میان سرهنگ محمدی ظاهرا بر اساس درجه سرهنگی مبادرت به پرتاب سنگی در حدود 35 کیلوگرم به میان آب نمودند که تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .

 

 

پس از صبحانه قافله به فرمان استاد به حرکت درآمد .شاید اغراق نباشد که یکی از مسیرهای مهیج همراه با حادثه و ریسک انتظارمان را می کشید .ضمن اینکه کمک اعضاء به یکدیگر مثال زدنی بود .

 

 

میان دره درمسیر رودخانه خشک با شیب تند و وحشی ادامه مسیر می دادیم .به علت وجود سنگهای نسبتا بزرگ و وضعیت صعب العبور ، راهمان به روی یال تغییر پیدا کرد و اینجا بود که شیب تند و سنگهای غلطان و شنهای ریز موجب کندی حرکت گروه می گردید .

 

 

 راهنماییهای استاد و تشویقهای ایشان موجب دلگرمی همنوردان بود .چند مورد بر اثر حرکت گروه بطور ناخواسته سنگهای غلطان بچه های پایین را در معرض آسیب جدی قرار داد .اما با هوشیاری و گفتن سنگ!سنگ! و جاگیری مناسب پایین دستی ها خطر رفع شد . در مواردی نیز لغزندگی مسیربرخی از همنوردان را به واقع برای دقایقی زمین گیر کرد و کمک افراد باتجربه و میدان دیده باعث شد گروه به پاکوب های مناسب رسد .خود استاد به خاطر حمایت از عقب سریها چند بار مسیر پیموده را باز می گشتند و کمک حال بچه ها بودند.

 

ذکر این نکته خالی از لطف نیست برخی از همنوردان مانند خانم عبیری به مرز آمادگی رسیده و بخوبی پا به پای استاد حرکت می کردند و برخی دیگر مانند خانم هاشمی و فاطمه خانم بعد از مدتها دوری از کوه با تلاشی مثال زدنی موجب تحسین سایر اعضاء بودند.

 

 

قسمت اکشن و حادثه خیز موقعیت به پایان رسید.آرامش حکمفرما گردید . حالا نوبت جناب غرات شاعر باصفای گروه گردید . سر مشاعره باز شد . بازار (د) بده (ت) بده (ر)بده داغ بود .استاد غرات در هر نوبت مشاعره به جای یک بیت غزل کاملی از حضرت حافظ یا سعدی را به زیبایی قرائت می کردند و فضای شعر و شاعری، آرامش بعد از طوفان را برایمان به ارمغان آورد .

 

حدود ساعت 12 بالاخره به قله هملون ،بالاترین نقطه مسیر رسیدیم . حمایت و کمکهای قدیمیهای گروه به عقب سریها نشان از حس همکاری و احساس مسئولیت را بخوبی نمایان میکرد و موجب تشکر سایرین از آنان می شد . در نقطه اوج هر چه میدیدیم زیبایی بود عظمت بود وقدرت خالق هستی در برابر دیدگانمان قرار داشت . آن دورتر ها قله سرکچال خودنمایی میکرد و به جز ما 14 نفر هیچ بنی بشری به چشم نمی خورد و این هنر و تجربه استاد است که تیم را بخوبی راهنمایی و در مسیر بکر هدایت می کند .

 

 

قله هملون با ارتفاع 3200 متر در جنوب ( که در بعضی منابع 3357 متر ذکر شده) ، قله سی چال با ارتفاع 3700 در غرب ، خط الرآس کلون بستک به سرکچال به ارتفاع 4150 متر تا 4210 متر در شمال ،قله آبک با ارتفاع 3401 متر در شرق و  از جمله قلل زیبای اطراف  دشت هملون هستند.

 

پس از چند عکس یادگاری و مختصری استراحت بنا شد برای نماز و ناهار به محل صرف صبحانه برویم .بعد از چند ساعت صعود ، فرود آغاز شد .گروه پشت سر استاد از مسیر دیگری رو به پایین سرازیر شد .

از چشمه هملون آب برداشتیم و در فضای بسیار زیبایی کنار باغات فریضه نماز و صرف ناهار انجام پذیرفت و بلافاصله بدلیل بار ترافیکی جاده در هنگام بازگشت ،بدون استراحت فرمان حرکت صادر شد .

 

 

ساعت 15.30  در مینی بوس خوشحال و راضی از برنامه امروز همه به هم خداقوت می گفتیم .طبق وعده به یمن مرتفع شدن مشکل استاد پذیرایی بستنی توسط آقای مرتضی محمدی انجام و کام همنوردان شیرین شد .

 

 

تنهایی راه رفتن سخت نیست ولی وقتی ما اینهمه با هم راه رفتیم تنهایی برگشتن سخت است .

                              *جای همه دوستان سبز*  

                                                              *مرتضی محمدی*


منبع : گروه کوهنوردی پرسون - پنجره ای به کوهستان
لینک این مطلب : http://www.window2mountains.comp185