برنامه : کشار به سنگان 92.2.20
لیدر و راهنما : استاد تاجبخش
سرپرست : آقای قربانی
عکاس : عباس حاجی زاده
همنوردان : 16 نفر
گزارش : مرتضی محمدی
زندگی فرصت کوتاه خوب بودن است...
بنام خدا
زندگی فرصت کوتاه خوب بودن است.
13 مرد و 3 نامرد!!!
طبق تقویم موجود و برنامه ریزی شده بنا بود آدینه را در دشت لار سپری نماییم اما با توجه به آگاهی از اوضاع جوی و پیش بینی بارندگی ، برنامه برای صعود به منطقه کشار تغییر یافت.اعضای گروه با تجهیزات راس ساعت 6 صبح ، مقابل فرهنگسرای بهمن با مینی بوس عازم سولقان شدند.در اواسط بزرگراه چمران محمد شجاع ( خوش صدای گروه ) به علت آوردن کلید منزل مجبور شد با حسرت از بقیه جدا شده و برای امروز برو بچه ها از صدای محمد محروم شدند.
ساعت 7.40 دقیقه حرکت از روستای زیبای کشاربالا آغاز شد.بعد از طی مسافتی کوتاه مسئول کم نظیر گروه ، استاد تاجبخش ، اعضا را برای معارفه متوقف نمودند. پس از معارفه و تقسیم وظایف و مسئولیتها حرکت اصلی آغاز شد.
سرپرست گروه آقای قربانی ،مسئول انضباطی آقای مرتضی محمدی و عکاس گروه آقای عباس حاجی زاده برای امروز در خدمت تیم خواهند بود.
پس ازمدتی راه پیمایی در میانه مسیر اصلی روستای کشار ، استاد تاجبخش ، گروه را متوقف و مسیرصعود 2 هفته قبل کشار به واریش را از اعضا سوال کردند. ایشان همیشه تاکید بر مسیر یابی دارند و هر از گاهی گروه را جهت آموزش نکات فنی برای لحظاتی کوتاه متوقف و توضیحات لازم را میدهند.
کشار:
کشار در جنوب غربی سولقان قرار دارد .
مسیر دسترسی به کشار : از اول روستای سولقان، صد متر که جلوتر بروید، سمت چپ جاده و در کنار مدرسه ( قسمت غربی روستای سولقان ) یک بریدگی به چشم میخورد و با جلو رفتن متوجه میشوید که جاده « کشار » از همینجا شروع میشود.
کشار به دو بخش سفلی و علیا تقسیم می شود و شغل اکثریت اهالی کشاورزی است . عده ای از اهالی هم در تهران به گل فروشی مشغول هستند .
از محصولات و سوغات کشار می توان به گیلاس های تکدانه و هلوی هسته جدای آن اشاره کرد که در منطقه از معروفیت خاصی برخوردار است.
رودخانه در ته دره می خروشید و ما در کنار باغات و طبیعت زیبای کشار، در مسیری خاکی (که هر از چند گاهی نیسانی هم از جاده می گذشت) ادامه می دادیم. بالاخره به انتهای کشار و راهی مالرو رسیدیم . راه را ادامه داده و به طرف رودخانه پایین آمدیم و دوباره شروع به ارتفاع گرفتن نمودیم.
ساعت 9.20 کنار رودخانه در مکانی مناسب و مسطح بساط صبحانه برقرار و تجدید قوا گردید.
پس از صبحانه ، حرکت اصلی و طبیعت بکر انتظار گروه را می کشید و اعضا با نظم و انضباط طی طریق می کردند و گاهی صدای قربانی که جمع را تشویق می کرد و گاهی تذکر میداد به گوش می رسید.
از ویژگیهای مسیر رفت ، پاکوب بسیار مناسب ،نرم ،بدون لغزندگی و ریسک حرکتی بود که باعث شد از استاد در این خصوص سوال نمایم که ایشان فرمودند چنین مسیرهایی برای اعصاب و روان بسیار مناسب و موثر است.
عکاس زحمتکش گروه ،عمو عباس ، با جاگیریهای مناسب فعالیتهای بچه ها را به تصویر می کشید اما خود کمتر در تصاویر دیده میشود.خدا قوت عباس !
مسیر در نوع خود از یک ویژگی دیگر برخوردار بود. مقابل را نگاه می کردی انگار بعد از نیم ساعت به قله می رسیدی اما هر چه ارتفاع می گرفتیم خبری از رسیدن به قله نبود .کم کم ، باران هم نم نمک شروع به بارش کرد که خوشبختانه ادامه نیافت.
صعود گروهی ما به این ترتیب است. استاد تاجبخش ، قافله سالار در جلوی کاروان و سپس بانوان شریف موسوم به نامردها!!! پشت سر استاد و بعد مردها حرکت می کنند. برای امروز گروه از 13 مرد و 3 نامرد!!! ( خانم ) تشکیل شده بود.
گاهی به پشت سر و دور و برمان نگاه می کردیم و مناجات برخی از اعضا که تحت تاثیر چشم اندازهای بی بدیل قرار گرفته بودند به گوش می رسید که شکر خالق این همه زیبایی ها را بجا می آوردند. خود حضرت استاد نیز بارها به این موضوع اشاره می کردند که اگر ثروتمند ترین شخص عالم باشید و از حس و حال این طبیعت بی بهره باشید فقیر هستید .
بالاخره پس از پشت سر گذاشتن شیب تند یال در ساعت 12.20 به روی گردنه رسیدیم .ارتفاع حدود 3000 متر بود و در دامان قله پهنه سار بودیم و در قعر دره می توانستیم روستای سنگان را ببینیم.
مناظر بديع اطراف ، قلل مرتفع مثل بند عيش – لوارك – پهنه سار ، خط الراس توچال همه و همه شكوه و عظمت كردگار بزرگ را يادآوري ميكرد.
بخش کن یکی از بخشهای اصلی شهر تهران بوده ، اما این بخش بسیار کوچک شده است. روستاهای سولقون، سنگون، کشار، کیگا، وردیج، واریش و امامزاده داوود در این بخش هستند.
کن در منطقهای کوهپایهای البرز واقع شده و کوههای بسیاری آن را احاطه کردهاند. کوههای اطراف کن بسیارند. ۱- کوه باغ میر. ۲- کوه آسیابک یا آسیاب باد. ۳- کوه دره مالا. ۴- تپه کوهک. ۵- کوه کبوتک. ۶- کوه گرم دره. ۷- کوه پیر داوود. ۸- کوه هزار دره. ۹- کوه دره شور. ۱۰- کوه بازارک. ۱۱- کوه شاه نشین. ۱۲- کوه لوارک. ۱۳- پهنهحصار (رشته کوه). ۱۴- کوه لیچه. ۱۵- کوه مزرا.
در پایه همهٔ این کوهها، نهر و چشمههایی است که آب آن به رودخانه کن میریزد. هر کوه درههایی دارد که طبیعتی زیبا دارند. رود، آبشار، توتستان، درختان گردو و شاه توت و طبیعت بکر از خصیصه این منطقه است.
درههای اطراف کن نیز بسیارند. دره حصارک، تنگه باغ میر، دره مالا، دره زرنو کوچک، دره زرنو بزرگ، دره پل حاجی محمد علی، دره لوسک، تنگه، دره ولوزونه، دره باغ درغمش، خرگوش دره، دره رودخانه، دره لوره کون، دره وسک، دره لدمارد موسوم به دره آسیاب باد، گرم دره در انتهای کوه آسیاب باد، دره دروازه کوهک، دره پستونک، دره خواجه، دره قلاچ، هزار دره و دهها دره دیگر.
خانم دکتر گچلو توانست با راننده تماس بگیرد و وعده دیدار را در سنگان ده بالا هماهنگ نماید. تا این لحظه استاد مسیر حرکت را لو نداده بود و گروه غافلگیر شده و از این موضوع استقبال کردند.
با یک شن اسکی دلچسب ، ساعت 13 توقف 10 دقیقه ای کنار رودخانه داشتیم برای تجدید قوا و فرصت مغتنم برای تهیه سوغاتی برای منازل از قبیل ریواس ، پونه و چای کوهی .
مجددا حرکت آغاز شد. مسیر برگشت مناطق صعب العبوری داشت. تینا خانم در مسیر سراشیبی مختصری لغزید و کمی از ناحیه پا احساس ناراحتی می کرد اما خوشبختانه با اراده و استقامت گروه را همراهی می نمود.
ساعت 15 کنار رودخانه فریضه نماز ، صرف ناهار و چای .
استاد و خانم دکتر و آقای قربانی به خاطر آسیب دیدگی تینا زودتر حرکت کردند تا بتوانند کندی حرکت گروه را جبران نمایند.
بقیه گروه به فاصله 20 دقیقه خود را به محل مینی بوس رساندند اما جالب اینجاست که گروهی که با تاخیر حرکت کردند در مسیر یابی دچار انحراف شدند و اینجا بود که قدر و قیمت استاد تاجبخش بیش از پیش آشکار شد. استاد از برنامه امروز به طور ویژه ابراز رضایت کردند.
استاد دوستت داریم.
جای همه دوستان سبز
به امید روزهای بهتر
مرتضی محمدی
"سنگان بالا"