جمشیدیه – کلکچال 90.11.21
کد مطلب : 115
تاریخ : شنبه 29 بهمن 1390 - 06:50

برنامه : جمشیدیه – کلکچال 90.11.21

لیدر و راهنما : استاد تاجبخش

سرپرستان : آقایان شجاع و نظری

انضباطی : آقای محمد نیا

عقبدار گروه : ابراهیم حاجی زاده

عکاس : میثم حیدری

همنوردان : 22 نفر

گزارشگر : علیرضا جلالی فراهانی

هزینه برنامه : 3000 تومان

 

   هدف ما کوهنوردی با لذت است نه با ذلت....


برنامه این جمعه قله اسپیلت بود ومسیر حرکت از سمت جمشیدیه . هوا خنک و مناسب بود . همیشه در مسیر زمانی که همراه گروه هستم به این فکر می کنم که چه نعمت سرشاری است که در بین عزیزانی هستم که هر کدام یک دنیا عشق و شور و استقامت و زیبایی اند.

واسه همین خیلی سخته که برنامه ای رو از بقیه بهتر دونست ولی من همیشه خاطر اولین برنامه ای  که با گروه داشتم را فراموش نمی کنم  و اون هم برنامه ی کویر مرنجاب بود.

باز هم در همین فکر ها بودم که به پارک جمشیدیه رسیدیم .

 از بالاترین درب  پارک وارد شدیم . در کنار چشمه طبق رسم همیشگی معارفه اعضا و البته شرح دادن برنامه توسط استاد که پیش بینی 8 تا 9 ساعت برنامه رو داشتند .

مسیر را در امتداد دره شرقی کلکچال ادامه دادیم و از مسیر اصلی راه دور شدیم تا از بکر بودن مسیر لذت بیشتری ببریم . با نظم همیشگی مسیر را به سمت پناهگاه کولکچال ادامه میدادیم ...گاهی از دره و گاه ازمسیر اصلی....صدای بی نظیر جناب شجاع هم لذت این صعود را چندین برابر کرده بود  چنان که قابل وصف نیست .

 

در نزدیکی پناهگاه واقع در ضلع جنوب شرقی ،آرامگاه چند شهید گمنام است .تپه نورالشهداء.وقتی که میبینی تاریخ شهادت یا تولد روی سنگی نیست  بدون که ایثارو گذشت انسان رو جاودانه می کنه و دیگه اعداد معنی و مفهومی ندارند.گروه های کوهنوردی  دیگری  هم مشغول زیارت بودند .

به زیارت آرامگاه این شهیدان رفتیم . زانو زدم و فاتحه خوندم چقدر سخت بود دلکندن از جمع این عزیزان .مطمئنم که داستان های بسیاری از دلاوری ها داشتند  و دنیا مجالشان نداد تا بازگو کنند.

 

بد نیست در مورد شهدای گمنام  کلکچال از سرهنگ علیرضا غلامی( معاون عملیات کمیته تفحص مفقودین ستادکل نیروهای مسلح ) بشنویم :

 در اواخر سال 1379 یک عملیات مشترک تفحص برون‌مرزی با عراق داشتیم که سربازان عراقی اعلام کردند یک کمپ اسرا در زمان جنگ در جوار شهر تنومه بصره بوده که تعدادی از اسرای ایرانی در آن منطقه توسط نیروهای ارتش بعث عراق تیرباران شده و به شهادت رسیدند و پیکرشان در آنجا دفن شده

در ابتدا عراقی‌ها برای تفحص شهدا در آن منطقه ممانعت کردند و پس از دریافت مبلغ 200 دلار راضی شدند تا شهدا را از آنجا بیرون بیاوریم؛ بنابراین پیکر مطهر 47 تن از شهدای عملیات‌های «کربلای 4 و 5» در آن نقطه کشف شد

بیان کرد: این 47 شهید تفحص شده هویت نداشتند و پس از رؤیت پیکر این شهدا، شاهد بودیم دست‌ها و پاهای اکثر شهدا توسط نیروهای رژیم بعث عراق با سیم تلفن بسته شده بود. از خرداد سال 1380 تپه‌های کلکچال میزبان هشت تن از این شهدا است.

 

بعد از زیارت به سمت پناهگاه حرکت کردیم و بساط صبحانه رو در پناهگاه پهن کردیم(ساعت 10 صبح) و چه سیر نشدنی است احساس خوب هم نشینی با دوستان  در یک ضیافت صبحانه ... که پذیرای 2 همنورد جدید هم هست (نمیدونم اسمو بنویسم یا نه ؟؟؟؟؟!!!!!!!)

 

 

بعد از صبحونه خودمون رو برای صعود تجهیز کردیم . هوا خیلی سرد شده بود و کاملا ابری بود ولی کولاکی در کار  نبود و مسیر قابل رویت و شناسایی بود .

در حال صعود و ارتفاع گرفتن درست قبل ازگردنه کلکچال ناگهان شرایط هوا تغییر کرد و باد به شدتی میوزید که آدمو تکون می داد و مه و کولاک هم شروع شد .

بارش برف چند روز گذشته راه برجک تا گردنه را پوشانده بود و چند نفری مسیر جدیدی با شیب بیشتر و مستقیما به سمت قله باز کرده بودند که ما هم در اون مسیر حرکت می کردیم.

 

 

بچه های امداد و نجات کلکچال که داشتند به سمت پایین برمی گشتند در مورد خرابی هوای قله هشدار می دادند و به همه توصیه به برگشت می کردند.

ما کمی دیگر مسیر را ادامه دادیم ، ولی وقتی شدت کولاک و مه بیشتر شد علیرغم اصرار بعضی افراد گروه برای ادامه صعود با تصمیم استاد در ارتفاع حدودا 2900 متری کلکچال مسیر رو به پناهگاه تغییر دادیم و برگشتیم ( ساعت 12 ظهر)

 

هدف ما کوهنوردی با لذت است نه با ذلت. این هدف اصلی کوهنوردی ما است . چنانچه مسیر رو برای صعود ادامه می دادیم ممکن بود با حادثه ای مشابه با یخ زدن چند کوهنورد در همین روز در ارتفاعات توچال روبرو می شدیم که تجربه ی استاد باز هم  ضامن جان ما شد .

ناهار را هم در پناهگاه بودیم .

 

 

بد نیست کمی هم در مورد پناهگاه کلکچال بدانیم :

پناهگاه کلک چال در ارتفاع 2600 متری از سطح دریا قرار دارد. این پناهگاه دارای سه مسیر به نام های جمشیدیه ، گلاب دره ( باغ افشار )و دره وزباد است . زمان صعود در تابستان از هر یک از این سه مسیر در حدود 2  ساعت و نیم  است . این پناهگاه دارای تاسیسات و تجهیزات آب و برق است و این امکانات زیر نظر وزارت آموزش و پرورش اداره می شود .در مسیر پناهگاه و در خود آن قهوه خانه هایی وجود دارد

همچنین این مجموعه دارای چندین ردیف درختکاری بوده و امکاناتی از قبیل استخر، مسجد، بوفه، سرویس بهداشتی و غیره را دارا می‌باشد. نام دیگر این مجموعه اردوگاه دانش‌آموزی شهید باهنر است.

این پناهگاه در سال ۱۳۳۹ و توسط سازمان پیشاهنگی ایران ساخته شد. در روی برج سفید آن، نام گروه‌های پیش‌آهنگی به چشم می‌خورد.

می‌توان از راه پیازچال، در پایان بهار، از کلکچال به دیگر پناهگاه‌های کوهنوردی مانند شیرپلا عزیمت نمود.

آب منطقه کلکچال، از لحاظ کیفیت و سبکی از بهترین نوع آب‌ معدنی کشور است.

 

 

در راه برگشت چند مسیر عالی برای لیز خوردن بود که نهایت استفاده را بردیم و برف بازی که حسابی چسبید ولی من و عباس جریمه شدیم !! البته من همیشه مستعد جریمه شدن هستم که البته به دلیل برف بازی در تمام طول مسیر بود .

 

 

تو راه برگشت اگه فکر میکنید ابی شاباش نگرفت اشتباه میکنید !!دلیلشو خودتون حدس بزنید...بستنی و شیرینی هم خوردیم و چقدر جمع خانواده شاد بود ...

 

                                         "عکس هفته "

 

 

 

و اینهم یه پرتره از عکاس بیشتر برنامه ها ، آقا میثم گل و گلاب که جاش همیشه توی عکسها خالیه...


منبع : گروه کوهنوردی پرسون - پنجره ای به کوهستان
لینک این مطلب : http://www.window2mountains.comp115