برنامه: ارتفاعات سرخه حصار و ده ترکمن
تعداد همنوردان: 7 نفر
راهنما: استاد تاج بخش
سرپرست: جناب پاکزاد
هماهنگی: سرکار خانم گچلو
انضباط: عمو غرات
عکاس: امیر خان
گزارش : سروش
عقب دار: جناب ثنایی
به نام خالق کوهستان
وخداوند در زمين كوههايى استوار افكند تا زمين شما را نلرزاند و نهرهايى و راههايى قرار داد تا راه بيابيد )آیه 15 سوره نحل)
خداوند متعال را سپاس که توفیقی عنایت کرد تا گوشه ایی از لحظات زندگی ام را به طبیعت رفته و شکرگذار این همه لطف او باشم.
"یک روز خاطره انگیز"
شرح گزارش:
ساعت 6:10 دقیقه به گروه ملحق شدم و در بدو ورود به مینی بوس دیدم صدای حاجی گرفته و فهمیدم که سرماخورده و ناراحت شدم، البته پیش خودم گفتم خب امروز احتمالا نباید روز سختی باشه چون حاجی حال نداره و زود برمیگرده ولی زهی خیال باطل.....
حرکت از درب بالایی پارک سرخه حصار در هوایی سرد شروع شد ساعت دقیقاً 7 صبح بود، یکی از ویژگیهایی که این برنامه داشت و بسیار عالی بود و باعث شد تا لذت دوچندان ببریم این بود که هیچ کس در مسیر نبود (از ابتدا تا انتها) و همه حرکت گروه با سکوت دشت و شنیدن صدای پرندگان همراه بود،
کمی جلوتر حاجی توقف کرد و حلقه معارفه با ذکر صلوات تشکیل شد و مجددا به حرکت ادامه دادیم، از همان ابتدا عمو غرات عزیز سعی داشتن که مسیر را ردیابی کرده و متوجه شوند که از کجا به کجا میرویم ولی هرگز نفهمیدیم که حاجی داره چکار میکنه و هر صعود حاجی متفاوت از بقیه روزهاست و این ویژگی عجیب استاد است....
مسیر را ادامه میدادیم در دل دشت و سکوت بی دلیل آن و هر کس خاطره ایی از برنامه های قبل میگفت و من گوش میدادم به خاطرات اورست و گاشربروم استاد...
به محلی مشرف بر روستای ده ترکمن رسیدیم و از آن رد شدیم و کمی جلوتر به یک ساختمان رسیدیم که متروکه بود و محل مناسبی بود برای صرف صبحانه ، صبحانه زیر نور آفتاب و در کنار آتش افروخته بسیارچسبید... (زمان صرف صبحانه ساعت 8:30 تا 9:00)
به حرکت ادامه دادیم و کم کم بقایای شکارگاه تاریخی قاجاری از دور نمایان شد و پس از گذر از چند تپه ماهور در ساعت 10:30 به آنجا رسیدیم و پس از گرفتن عکس یادگاری و صرف میوه آنجا را ترک کردیم...
در اینجا بود که جناب پاکزاد به دلیل کاری که داشتند از گروه جدا شده و برگشتند اما چه برگشتنی...؟؟؟رفتن جناب پاکزاد همانا و رفتن ناهار حاجی همان !!!!!!!!!! هیچی دیگه حاجی بی ناهار موند (البته همه باهم ناهار خوردیم و همیشه این جور موقع ها غذا برکت میکنه و اضافه هم میاد و همین طور هم شد)
در ادامه همگی با دیدن گله بزرگی از کل و بز به وجد آمده و از دیدن آنها لذت بردیم و واقعاً روانمان شاد شد و اینجا بود که حاجی برای اینکه مزاحم آنها نشویم و آنها را نترسانیم مسیر را تغییر داده و از مسیر دیگری رفتیم، یکی از ویژگیهای استاد احترام به طبیعت است و اینکه بسیار حیوانات را دوست میدارند و حتی با دیدن حشرات روی زمین، گروه را به سمت دیگری هدایت میکنند که مبادا به آنان آسیب برسد (استاد یعنی همین دیگه)
هنگام اذان ظهر بود که به یکی از معجزات خداوند بر روی زمین رسیدیم: درختی که از وسط سنگی روییده بود و چقدر زیبا و فوق العاده بود...
پس از گذشتن از آنجا از عمو غرات پرسیدم که زندگی چیست؟ و میدانستم پاسخش را،،، که شروع کرد به خواندن شعر زیبای سهراب....
کم کم به چشمه نزدیک شدیم که درختان بلند و سبز نشانه آن بود؛ همگی گشنه و تشنه و خسته منتظر فرمان ناهار بودیم که صادر شد، پس از اقامه نماز مشغول صرف ناهار و استراحت شدیم البته یکی از بازماندگان قدیمی گروه پرسون تنها در آنجا اطراق کرده بود و همگی به او خداقوت گفته و ما را به آب جوش دودی مهمان کرد.
زمان صرف ناهار و نماز ( 13:20 تا 14:20)
فرمان حرکت صادر شد و پس از گذشتن از چند شیب تند به غاری رسیدیم که فوق العاده قشنگ بود و چند عکس گرفتیم و به حرکت ادامه دادیم و کم کم به پارک نزدیک میشدیم و در پارک چند جوان که مشغول کشیدن قلیان بودند گروه را به یک سیخ جوجه دعوت کردند که بسیار چسبید و حاجی و خانم دکتر آنها را نصیحت کردند که به ورزش رو بیاورند و ...
در نهایت در ساعت 16:45 دقیقه پس از طی 23 کیلومتر برنامه در ورودی اول و پایینی پارک سرخه حصار به پایان رسید و این بود خیال باطل من که فکر میکردم حاجی حال نداره و زود برمیگردیم چراکه از برنامه قبلی (ده ترکمن) بیشتر هم شد
در پایان جا دارد تشکر کنم از همه اعضا مخصوصاً امیر خان به خاطر ثبت لحظات زیبا و عمو غرات که مثل همیشه پر انرژی هستند و جناب پاکزاد و جناب ثنایی به عنوان عقب دار گروه که دائماً مواظب بودند کسی عقب نماند و راه را گم نکند و علی الخصوص استاد که با این سرماخوردگی اینچنین نیرومندانه گام برمیدارند (هزار ماشاا.. و هزار ا.. اکبر)
در پناه حق باشید
یا علی
مسیر سبز رنگ مسیر طی شده در این برنامه در مقایسه با مسیر آبی رنگ برنامه قبلی دو ماه پیش در تاریخ96.9.17