برنامه : قله دارآباد 96.10.29
لیدرو راهنما : استاد تاجبخش
سرپرست : محمود غرات
عکس :مجید کشانی
همنوردان : 6 نفر
گزارش : محمود غرات
به نام خداوند بخشنده و مهربان
برنامه : قله ی دارآباد
جمعه ۹۶/۱۰/۲۹
ساعت ۵ صبح طبق برنامه هر جمعه جلوی فرهنگسرای بهمن به همراه دوستان عزیز سوار مینی بوس شدیم و در طول مسیر همنوردان دیگر هم به ما ملحق شدند.
در این جمعه برفی و زیبا صعودی لذت بخش از حاجی آباد به قله ی زیبای دارآباد را پیش رو داشتیم که با توجه به سرمای هوای چند روز گذشته و احتمال یخ زدگی شدید مسیر بیراهه حاجی آباد به صلاحدید حاج آقا به صعود از مسیر معمول دارآباد تغییر پیدا کرد.
ساعت ۶ صبح به محله دارآباد رسیدیم و صعود را آغاز کردیم . در ابتدای مسیر، هوا کاملا تاریک و کل مسیر پیش رو پوشیده از برف بود. قسمتهایی از مسیر هم یخ زده بود و راهپیمایی را کند و با احتیاط می کرد.
نور زرد چراغها و زمین سفیدپوش منظره چشم نوازی بوجود آورده بود.
در ابتدای مسیر به سربند غلاک رسیدیم و برای برداشتن آب کمی توقف داشتیم.
در ادامه مسیر هوا کم کم روشن شد و تعداد کوهنوردان هم در مسیر اضافه می شدند.
به صلاحدید استاد تاجبخش، برای ادامه ی صعود، از مسیر یال شن سیاه که مسیر زمستانی قله می باشد حرکت را ادامه دادیم. یال شن سیاه هم در بسیاری از قسمتها کاملا یخ زده بود و احتیاط می طلبید.
با رسیدن به ابتدای خط الراس خورشید عالمتاب گرم مان کرد.
ساعت8.15 برای صرف صبحانه توقف کردیم. بساط صبحانه را در اتاقک نگهبانی سربازان که البته جمعه ها خالی است، پهن کردیم. بعد از 40 دقیقه حرکت را روی خط الراس ادامه دادیم.
روی خط الراس باد سردی می وزید و هرچه پیشتر میرفتیم ارتفاع برف هم بیشتر میشد و صعود را مشکلتر و کندتر می کرد.
با این حال در ادامه مسیر به سوی قله، مناظر بسیار زیبای برفی، صعود را لذتبخش تر می کردند.
در ساعت۱۱ به قله دارآباد رسیدیم، قله ی دارآباد با ارتفاع ۳۲۰۲ متر از سطح دریا یکی از شرقی ترین قلل رشته کوه البرز مرکزی است و در فاصله ی ۸ کیلومتری از قله ی توچال قرار دارد.
40 دقیقه در قله توقف کردیم و عکس گرفتیم و از این همه عظمت و زیبایی بهره بردیم و همچنین با دیگر کوهنوردان خوش و بش کردیم،
پس از آن بازگشت را از همان مسیر صعود آغاز کردیم ، ساعت 13مجددا به اتاقک نگهبانی رسیدیم و ناهار را همانجا صرف کرده و بعد از کمی استراحت مسیر بازگشت را از راهی متفاوت – بطرف پشت بیمارستان مسیح و از لابه لای کاج های برفی و زمین سفیدپوش ادامه دادیم.
در نهایت از بالای ساختمان بیمارستان مسیح دانشوری از راه پله ای که به خیابان منتهی می شد پایین آمدیم .
ساعت 15.40 سوار مینی بوس شدیم و به خانه بازگشتیم.
خداوند را برای داشتن چنین روز زیبا و صعودی موفق شاکر و سپاسگزارم.
محمود غرات