قله سبلان 4811 متر... 15-13 مرداد ماه 95
کد مطلب : 324
تاریخ : سه شنبه 9 شهريور 1395 - 05:31

برنامه : قله سبلان 4811 متر... 15-13 مرداد ماه 95

 

ليدر و راهنما: استاد تاجبخش

سرپرست: پوریا اسکندری

عكاس: پوريا اسكندري

همنوردان: 1+17  نفر

 

گزارش: آتیه و پوریا


 

 

صبح  روز چهارشنبه 13 مردادماه با کلی سلام و صلوات از تهران راه افتادیم طرف اردبیل... صرف صبحانه مان در زنجان بود ، در باغ خانوادگی همنورد 70 ساله گروه - آقا مجتبی ، که  با تدارک پسرعموی عزیز میسر شد ...با طعم خیار جالیزی و سیب نوچیده از درخت...

 

 

با لذت از طبیعت بکر و زیبای جاده زنجان – اردبیل نیمه های روز به اردبیل رسیدیم...جهت  آماده سازی قبل از صعود، با حرکتی پولیتیکی ، کبابی قربان را یافتیم و پروتئین خالص بر بدن زدیم و مسیر را بطرف شابیل ادامه دادیم....

 

 

بین راه برو بچه های محلی خوش آمد نثارمان می کردند....خوش گلیپ سوز.....cool زیبایی جاده مسحورمان کرده بود که به شابیل رسیدیم...

 

 

در کانکس و چادر مستقر شدیم و برای شام پودر سوپ های آماده را از کوله ها بیرون کشیدیم و با همکاری دوستان سرآشپز شامی سبک تدارک دیده شد ....عکس قله روی سوپ مون افتاده بود...cheeky

 

 

صبح روز بعد لندرور سواری داشتیم.... برای رسیدن به محل شروع صعود ، حسینیه سبلان ...لندرور سواری که اگر مستعد تهوع باشید یا با معده پر حرکت کنید  حتمن گلاب به رویتان خواهد شد ... خود داستانی ست....یک ماساژ کامل اسکلتی که ممکن است به جابجایی اندامهای داخلی هم منجر شود....برای ما که به خنده و شوخی گذشتcheekycoolcheeky

 

 

کوه افسانهای سبلان سومین قلهی مرتفع کشور است. آتشفشانی خاموش که در غرب استان اردبیل واقع شده است.

 

کوهستان سبلان به طور کلی سه قله معروف دارد، قله بزرگ آن به سلطان مشهور است و دو قله دیگر آن به هرم و کسری مشهورند. کوه سبلان از مجموعهای از ارتفاعات متعدد تشکیل شده که به موازات ارسباران ولی اندکی در شرق آن کشیده شدهاست. امتداد آن شرقی–غربی است و از شرق و شمال و جنوب کوهی به نام قوشه داغ آنرا به رشته کوه ارسباران متصل میکند. در جنوب آن کوه بزقوش، که از سمت جنوب غربی به کوهستان سهند مربوط است، کشیده شدهاست. قسمت شرقی کوه سبلان به قله آتشفشان سبلان که در بلندای ۴۸۱۱ متری قرار دارد، منتهی میشود. تمام قلههای سبلان در همهٔ ایام سال پوشیده از یخ و برفهای دائمی هستند.

 

 

سبلان از دره قرهسو در شمال غرب شهر اردبیل شروع شده و در جهت شرقی- غربی به طول 60 کیلومتر و عرض حدود 48 کیلومتر تا کوه قوشهداغ در جنوب اهر امتداد مییابد و به وسیله این کوه به ارتفاعات قرهداغ متصل میشود. کوه سبلان بر سه شهر اردبیل، اهر و مشکینشهر مشرف است. این کوه در 25 کیلومتری جنوب شرقی مشگین شهر و در فاصله حدود 40 کیلومتری شهر اردبیل قرار دارد.

 

 در دهانهی قلهی سبلان دریاچهای آتشفشانی به شکل بیضی و با عمق تقریبی 40 متر قرار دارد. دریاچه سبلان مرتفع ترین دریاچهی جهان است که از لحاظ علم دریاچه شناسی در نوع خود بی نظیر است. آب دریاچه در اکثر ماههای سال جز تیر، مرداد و شهریور ماه منجمد بوه و حاصل از ذوب برف میباشد. این دریاچه به همراه طبیعت اطرافش از مناظر شگفت انگیز کشور است. در منطقه سبلان دریاچههای دیگری با اسامی تئور، آت گلی، لجن گوی نیز وجود دارد. سبلان با گونههای مختلف گیاهی، صخره سنگی، دریاچههای زلال، پیست اسکی آلوارس و آب گرمهای طبیعی دامنه کوه دارای جذابیتهای متنوعی است که گردشگران را با انگیزه های مختلف درمانی، طبیعی، ورزشی به خود جذب میکند.

 

 

 در جبهه غربی قله سلطان ساوالان و در کنار جانپناه سنگی به شکل عقاب قرار دارد که در طول زمان به نماد کوه سبلان تبدیل شده است. این قطعه سنگ که به واقع اعجاز طبیعت میباشد، به شکل عقابی است که نشسته و سر را به جانب شرق چرخانده است.

منطقه سبلان برای بومیان مکانی مقدس است که آن را به گویش محلی ساوالان میخوانند. گفته میشود قبر زرتشت پیامبر در کنار دریاچه سبلان و در زیر یکی از تخته سنگها قرار دارد.. در متون کهن فارسی نیز به رابطه سبلان و زردشت اشاره شده و آنجا را مکان نیایش و عبادت زردشت میدانند. یکی از نشانههای تقدس سبلان، سوگند به آن است. نام سبلان هنوز یکی از مهمترین سوگندهای ساکنان اطراف کوه و عشایر کوچنده شاهسون به شمار میآید. اهالی باور دارند که وقتی نام سبلان برده میشود به ویژه وقتی به آن سوگند یاد میکنند.

 

بعد از نرمش مخصوص لندرور سواری لحظه موعود نزدیک بود. در محدوده مسجد و جانپناه مسیر جنوبی صعود به قله سبلان در ارتفاع 3700 متری مقرر شد صبحانه ای سبک بخوریم.

در این لحظات 6 نفر از همنوردان قبلی پرسون هم به ما ملحق شدند و بنابر تصمیم استاد تاج بخش مقرر شد صعود با حضور همه 17 نفر انجام شود.

حدود ساعت 7 و در آغاز راه صعود، نیم دایره معروف معارفه تشکیل شد و پس از شرح مسیر و تذکرهای لازم توسط استاد، تقسیم وظایف صورت گرفت و راهی شدیم برای مزه مزه کردن اولین قله از سه گانه های بام ایران... دیدار با عروس قله های ایران... دیدار با سبلان زیبا

 

 

نوع سنگ ها و چشم اندازهای پیرامون در طول مسیر انصافا زیبا بود. در چله تابستون راهی شده بودیم ولی گویی در نیمه بهار هستیم. گل های زیبا و سر سبزی و مناظر ویژه در کنار یخچال های پر برف، بارها ما را مجبور به مکث و  عکس کرد.

 

 

در طول مسیر صعود، همنوردی از کشور لوکزامبورگ هم به ما پیوست... استقبال گرم همنوردان برایش جذاب بود و با وجود تازه کار بودن در کوهنوردی و صعود، توانست در گروه پا به پای دوستان همراه شود.

 

 

دامنه های پایانی صعود بسیار سخت و با شیب زیادی بود که با سر قدم های حساب شده استاد تاج بخش، گروه در چند دسته مختلف ساعت 12 یعنی طی مدت 5 ساعت موفق به حضور در قله شدند.

 

و ساعت 12 قله سبلان...پس از 5 ساعت صعود...ارتفاع 4811 متر... دریاچه آبی - آسمان آبی و جمعی هیجانزده از وصال ...heartheartheart

 

 

عروس قله های ایران لقبی است شایسته برای این همه جذابیت و زیبایی. اولین نگاه به دریاچه آبی در آن بلندای قله، گویی دنیایی حس مثبت به آدم القا می کرد.

راستش اعترافی هم باید بکنم، لحظه اولین دیدار با دریاچه اشکم در اومد و سعی می کردم به جز کاوه که مچمو گرفته بود کسی دیگه اشکم را نبینه، اما دیدم این اتفاق برای دوستان دیگه هم انگاری افتاده بود... در گوشه کنار همنوردان یکی یکی همدیگر را در آغوش میگرفتند و با تبریک صعود این حس ناب را با هم تقسیم می کردند...

دلم صبر و سکوت و مکث و آرامش در اون فضا می خواست... اما هیجان عکس و ثبت لحظات و خاطرات به خودم و دوستان همنورد شور خاصی داده بود. حتی پیرامون دریاچه را دور زدم و از زاویه مقابل هم عکس هایی گرفتم.

از نزدیکی های قله گنجشک های تپل زیبایی به چشم می خورد که بر روی قله بی هیچ ترسی از کوهنوردان، در کنارمان بودند...

زیبا، کپل و با نمک...

 

 

حدود یک ساعت بر فراز قله زیبای ساوالان بودیم، عکس و میوه... گپ و گفت و شکر از ته دل...

خدایا سپاس

حدود یک ساعت در قله بودیم. دقایق پایانی حضور که فرمان بازگشت صادر شد، اجازه گرفتم و به لبه های سنگی و کاسه گونه قله صعود کردم تا عکسهایی از عظمت و زیبایی کل دریاچه داشته باشم...

بی نظیر بود....

 

و باز هم ناگزیریم به فرود ...تقریبن ازهمان راهی که آمده ایم...

با شیطنتهای مخصوص حاجی لیدر که گاه به گاه از میان سنگها راهی جدید می یابد و برای ما لذتی مضاعف از کشف جسارت هایمان

 

 

بعد از صعودی دلچسب سوار لندرور شدیم به سمت شابیل. هنوز اثر ارتفاع زدگی و خستگی در وجودم بود... نگران 45 دقیقه تکون خوردن در این مسیر ناهموار بودم اما خدا را شکر لیمو-نمک ها و مویز و آب نبات به موقع اثر کردند...

پایین که رسیدیم خانم جمالی و جناب نوروزی رفتند. با هماهنگی صورت گرفته مجددا یک کانکس بزرگ دو اتاقه گرفتیم. من و کاوه باز هم چادر زدیم و مجتبی و مسعود هم در چادری دیگر مستقر شدند.

کمی استراحت کردیم و بعد عزیمت به سمت آب گرم شابیل. قبلش تجسم خاصی نداشتم اما بعد از این صعود عالی، آب گرم بی نظیر اونجا واقعا چسبید.

شب برای شام، هر کدوم از بچه ها خوراکی هایی از کوله رو کردند و با ترکیب چند کنسرو مختلف، نان و پنیر، کوکو و میوه، شامی عالی خوردیم.

تجربه خواب در چادر طی این دو شب اولین تجربه های من بود و بسیار خوابی عمیق و  عالی شد. به خصوص بعد از صعود و آب گرم.

 

روز سوم  - حرکت به سمت تهران

صبح زود از خواب بیدار شدیم. صبحانه را نسبتا فوری خوردیم و با جمع کردن وسایل و تحویل کانکس راهی شدیم.

حرکت به تهران از مسیر گردنه حیران انتخاب شد. در طول مسیر چشم اندازها و طبیعت واقعا رویایی بود تا اینکه رسیدیم به گردنه حیران...

برای رفع خستگی مینی بوس توقف کرد و ما هم جدا از گرفتن عکس های یادگاری، بلال خوشمزه ای هم خوردیم.

در طول راه برگشت، زیتون و سوغاتی خریدیم و در حال چرت و بیداری بعد از رد شدن از ترافیک ورودی های کرج، نهایتا به تهران رسیدیم.

 

 

 

آمار برنامه:

صعود در هوای صاف و آفتابی

قله نیمه ابری تا تمام ابری

برگشت از قله دقایقی حرکت در مه

 

صعود طی مدت 5 ساعت

فرود درمدت 3 ساعت

 

صعود و فرودی هرکدام برابر 1100 متر ارتفاع

مسافت  طی شده حدود 18 کیلومتر


منبع : گروه کوهنوردی پرسون - پنجره ای به کوهستان
لینک این مطلب : http://www.window2mountains.com/p324