صبح پنجشنبه 10 شهریور یک گروه 8 نفره کاملا match ، ساعت 10.30 با خیالی راحت از بابت ترافیک جاده ...خوش خوشان...بطرف جاده هراز براه افتادیم...
جنگل اليمستان تقريباً در 30 كيلومتري شهر آمل واقع شده.دقيقاً بعد از تونل شماره 1 (تونلها شماره داره ،از تهران كه به سمت آمل ميرويم آخرين تونل تونل شماره يك است) سمت راست جاده اي است كه تابلوي بزرگي به نام امامزاده لهاش در ابتداي جاده نصب است، وارد جاده ميشويم . جاده ای پر پيچ و خم و باریک ولي آسفالته است .
بعد از حدود 15-10 دقيقه به امامزاده لهاش ميرسيم كه در كنار همين جاده است و محل مناسبي براي توقف (داراي سرويس بهداشتي نسبتا تميز و آب و محل مناسبي براي اقامت است كه خانواده هاي زيادي براي شب ماني مي آيند)"پرسیدم...اتاق شبی 5000 تومان کرایه میدهند!"
نماز ظهر را در امامزاده با view دماوند که با درخشش برفهای دامنه اش در زیر نور آفتاب بدجوری دلبری می کرد خواندیم.
پس از اين محل تقريباً 15 تا 20 دقيقه ديگر جاده را ادامه ميدهيم تا ميرسيم به روستاي اليمستان كه چسبيده به جنگلهاي كوهپايه اي. و جايي است كه تقريبا مانند پاركينگ است و چای سرای الیمستان را می بینید که آقا کریم ،مسئولش ،بددددو میاید به استقبال میهمانان تازه!
با اطلاعات واصله از آقا کریم دانستیم که منزلی برای اسکان موجود نیست و شب مانی چادر تثبیت شد...
برای پیدا کردن جای مناسب یک کوله کشی غیر منتظره چاشنی برنامه مان شد... براه افتادیم ... بالاخره بعد از 40 دقیقه برای سبک کردن سورو سات ناهار ! که بین راه بچه ها زحمت تهیه اش را کشیده بودند در جایی مناسب نشستیم و ترتیب جوجه ها را دادیم.
البته این 40 دقیقه تجربه خوبی شد که هم مه زیبا و کمی رعب آور عصر گاهی جنگل را دیدیم و هم به قول حاجی عرق مان در آمد!!!
بعد از ناهار برگشتیم پایین و روی تپه ای مشرف به چای سرا چادر زدیم.
و شباهنگام جمعی بودیم دور آتش و غیبتی چند از انشعابیون!!!... شبی رویایی با هلال ماه نو و قله دماوند...
7صبح جمعه بیدارباش بود و پس از جمع کردن چادرها و گذاشتن بار و بندیل در مینی بوس و یک دوپینگ حسابی با املت آقا کریم ساعت 8.40 راه افتادیم به طرف جنگل...
و جنگلی بسیار زیبا و بکر با درختانی کهنسال... با مسیری کمابیش مشخص با راهنمایی فلشها...که اگر حواسی جمع داشته باشی نیازی به راهنمای محلی نیست.
و جنگل که به پایان میرسد مراتع سبز ...و گله ها ...و تک و توک اسبهای نجیب ...و باز هم view دماوند... شناور در میان ابرها...
و هوا بهاری و دل انگیز از بارندگی چند روز پیش....
مسير با صعود معمولي 2ساعت در جنگل و 2ساعت پس از جنگل تا قله است ولي ما با صعود سريع و بدون توقف( حاجی را که می شناسید!) 2ساعت و 40 دقيقه کل مسیر را تا قله طی کردیم.
در اين فصل چشمه هاي فصلي خشك شده و در مسير تا زائر سرا آب وجود ندارد (زائر سرا تا قله يكربع فاصله دارد و مكاني است كه عده اي محلي در آن اسكان دارند)
قبل از زائرسرا ، روی زمین 2 تا فرورفتگی مخروطی شکل بزرگ می بینیم که مشهور است به محل برخورد شهاب سنگ! و البته یکی از محلی ها می گفت زمین نشست کرده و به این شکل درآمده....الله ُ اعلم...
پس از پايان جنگل قله و گنبد نوک تیز مقبره امامزاده قاسم روي قله به رنگ سفيد دیده می شود.
ساعت 11.20 دقیقه رسیدیم قله و پس از زیارت و آشنایی با دوستانی از هیئت کوهنوردی آمل و جناب آقای دانشمند کوهنورد 80 ساله سرزنده آملی و تبادل اطلاعات ...برگشتیم پایین.
موقع بازگشت با یک مدیتیشن آرام بخش در میان جنگل با راهنمایی حاجی لیدر استراحتی کوتاه داشتیم و بالاخره ساعت 14.15 رسیدیم پای ماشین و بعد از صرف ناهار در حالی که دلمان نمی آمد از این منطقه بهشتی دل بکنیم....راه افتادیم طرف تهران.
و خوشبختانه گرفتار ترافیک هم نشدیم و از شانس ما جاده یک طرفه شد به سمت تهران...کار که بخواد جور بیاد اینجوریه دیگه!
حدود ساعت 8 شب فووووووول شارژ....منزل بودیم.
آهان راستی،
هزینه برنامه :
ماشین که با زحمات و پی گیری های حاج آقا ، از طرف شهرداری برایمان تامین شده بود و رایگان درآمد.
نفری 12000 تومان گذاشتیم بابت کل هزینه غذاو تنقلات این دو روزه.
شعار هفته : harky nayumad az kisash raft !!!!!!!!!!!!!!!
"عکس هفته"
see you later
آتیه