6.15  صبح : حرکت از جلوی فرهنگسرای بهمن. دوستان همگی به موقع آمده اند. این تاخیرجزیی ، تقصیر آقای راننده است که گویا باورش نمی شود گروه به موقع حاضر باشد!

7.45 صبح : امامزاده داوود، ارتفاع 2600 متر ، از میان زائران که با تعجب نگاهمان می کنند می گذریم و دورادور به امامزاده سلامی و تحیتی...مسیر پاکوب از کنار آب جاری به طرف ارتفاعات بازارک .. و هوا حسابی گرم...

9.30 صبح : پس از گذشتن از روی برفهای بجا مانده از بهمن  ارتفاعات ، کنار آبشاری زیبا که از چشمه ارتفاعات بازارک و شاه نشین منشاء می گیرد و سرسبزی بهشت گونه در اطراف پدید آورده نیم ساعت برای صبحانه توقف می کنیم.

10 صبح : حرکت مجدد. به مسیر کالسکه رو ناصر الدین شاهی می رسیم. ارتفاع گرفته ایم و باد خنکی می وزد و گرما دیگر آزار دهنده نیست.

با چند  نفس گیری کوتاه کنار چشمه های مسیر و شنیدن صحبتها و خاطرات حاجی لیدر مان خستگی در می کنیم . پس از عبور از تنگه ای زیبا به آخرین چشمه می رسیم و آب برمی داریم و مسیر را ادامه می دهیم.

11.50 صبح : گردنه بازارک ، ارتفاع 3600 متر ، قله شاه نشین  در سمت چپ بالای سرمان به زیبایی خودنمایی می کند و مسیر ناصر الدین شاهی ... و پناهگاه قله توچال که در نور آفتاب برق می زند.

مسیر امروز ما البته قله پلنگچال  در سمت راست است. به طرف اشتر گردن سرازیر می شویم و روی نقاب برفی آن عکسی به یادگار می اندازیم و صعود را  به طرف قله پلنگچال ادامه می دهیم.

12.30 : قله پلنگچال ، ارتفاع 3520 متر ، یک قله جدید (برای من) ، یک تجربه تازه، امامزاده را که ته دره می بینیم از طی این مسیر طولانی کلی ذوق و شوق از خودمان در می کنیم !

بطرف قله فرعی پلنگچال ( ارتفاع 3400 متر) حرکت کرده و سپس مسیر را بطرف سیاه سنگ ( ارتفاع 3040 متر ) ادامه میدهیم .  عکسی می گیریم و دوباره به طرف دوشاخ حرکت می کنیم.

14.15 :  پس از گذشتن از مسیری صخره ای و در قسمتی هم شن اسکی به قله دوشاخ می رسیم.( ارتفاع 3040 متر)

مجددا عکسی می گیریم و راه می افتیم.

15.10 : پای قله دو شاخ در محلی مناسب بساط ناهار برپا می شود.

16.00 : حرکت مجدد به طرف دره کارا.

 با یک ربع توقف بین راهی کنار استخر باغات کارا جهت اقامه نماز و نیم ساعت استراحت در رستوران پای دره کارا برای رسیدن دوستان کمی پنچر شده مان ! بالاخره به پایان مسیر( میدان درکه ) می رسیم .

8 شب : همگی خسته ولی سرشار از انرژی  به طرف مینی بوس آقازاده راننده که با چشمان گرد شده ازتعجب و با لبخند آمده درکه دنبالمان...

پاداش برنامه... بستنی ...مهمان میثم حیدری ، همنورد جدیدمان

یک نکته : یک برنامه 12 ساعته سنگین و عالی و ارضاء کننده داشتیم با یک گروه 14 نفره یکدست ، هماهنگ و با سطح توانایی تقریبا همسان...

       خیلی خیلی عالی بود...جای همگی تان خالی...

                                                 ایام به کام

                                                               آتیه