قله جانستون با ارتفاع 3950 در شمال روستای آبنیک و شمال شرقی روستای لالون قرار دارد.
مسیرهای صعود 1 _مسیر جنوبی، مسیر نرمال صعود به قله که در انتهای دشت و از سمت چپ غار بیوک آقا شروع میشود و به سمت جاده قله منتهی میشود.
2_مسیر شرقی همان دره شرقی انتهای دشت که مسیر صعود به خرسنگ میباشد و مسیر طولانی میباشد.
3 - مسیر غربی مسیر یال زمستانی میباشد.که بعد از گذر از تنگه آبنیک و ابتدای دشت جانستون میباشد.
4-مسیر از روستای لالون اولین دره به سمت شرق بعد از محلی که دامن کوه ریزش داشته است.
خلاصه برنامه
1-حرکت از روستای آبنیک 6/45 ارتفاع 2450
2 - تا ابتدای دشت حدوداً 1 ساعت
3 - از ابتدای دشت تا انتهای دشت،غار بیوک آقا حدوداً 1 ساعت، ارتفاع 2950
4-از سمت چپ غار بیوک آقا تا صخره های منتهی به قله حدوداً 3 ساعت
5 - از صخره ها تا قله حدودا یک ساعت
مدت زمان صعود 6 ساعت
مدت زمان فرود 6 ساعت
مسیر رفت 9.5 کیلومتر
مسیر برگشت 10۰5 کیلومتر
مسیر حرکت اتوبان شهید بابایی، جاده لشگرک، میدان قائم، منطقه رودبار قصران، میدان فشم، به سمت زایگان و گرمابدر، روستای آبنیک
ساعت6/45 ماشین را پارک کرده و به راه افتادیم. پس از عبور از پل روستا وارد خیابان جانستون شدیم. جادهای خاکی به طول 3 کیلومتر در کنار رودخانه که به انتهای روستا منتهی میشود .
در طول مسیر جاده خاکی ویلاها و باغات زیبایی با درختان میوه از جمله گردو و گیلاس و آلبالو و سیب و گلابی به چشم میخورد. گیلاس های کاملا رسیده و به درخت مانده یکی از باغات توجه من را جلب کرد و مقداری از آن را چیدیم.
در انتهای روستا پس از عبور از رودخانه به ابتدای مسیر پاکوب که به طرف دشت جانستون میرفت رسیدیم. پس از 45 دقیقه در پاکوبی با شیب تند به ابتدای دشت جانستون رسیدیم، در سمت چپ ابتدای دشت،غاری کوچک قرار دارد که جانپناه خوبی نیز میباشد عکسی به یادگار گرفتیم.
پس از برداشتن آب از ابتدای دشت به طرف انتهای آن حرکت کردیم که حدوداً یک ساعتی طول کشید.به غار دست کند بیوک آقا رسیدیم.
کوهنورد تبریزی که مدت 23 سال این غار 20 متری را با تلاش فراوان بدون منت ایجاد کرده است. این غار بزرگترین دست کند این مرد بزرگ میباشد.
انتهای دشت جانستون دست راست و شرق به قله خرسنگ و سمت چپ غار بیوک آقا به سمت شمال به قله جانستون منتهی میشود. کمی بالاتر از غار بیوک آقا نشستیم و صبحانه را صرف نمودیم.
ساعت 9/20 به راه افتادیم و کم کم از دشت زیبا و سرسبز فاصله میگرفتیم. چادرهای کوهنوردان شهرستانی و شاید هم تهرانی کوچک و کوچکتر میشد.
گروهی که از ما جلوتر حرکت میکرد به دلیل شیب زیاد مسیر شمالی به سمت چپ تراورس کرده و روی یال قرار گرفت و از آنجا ادامه مسیر داد. البته مسیر طولانی تر ولی راحتتر بود ولی حاجی مسیر شمالی را انتخاب کرده حدود 3 ساعتی طول کشید تا به صخره های زیر قله رسیدیم.
مسیر شیب دار وسختی بود کمی استراحت کرده و از این قسمت تا قله یک ساعت نفس گیر و دست به سنگ شدن بسیار و نه چندان راحت را تجربه کردیم.
واقعا جان خود ما را ستاند تا به قله جانستون رسیدیم. ساعت 1 ظهر روی قله بودیم.
نیم ساعتی روی قله بودیم. به گرفتن عکس و خوردن تنقلات و میوه و استراحت پرداختیم. از روی قله سمت شمال قلل نرگس و از سمت غرب قله برج و خلنو و پالون گردن و سمت شرق قله خرسنگ و دماوند و از سمت جنوب مهرچال و پیرزن کلون و ریزان و آتشکوه قابل مشاهده بود.
در مسیر برگشت روی خط الراس قرار گرفتیم و به جایی رسیدیم که اگر به سمت چپ و پایین دامنه کوه میرفتیم همان مسیر رفتمان بود و به انتهای دشت می رسیدیم، ولی حاجی مسیر را تغییر داد و همان مسیر خط الراس را ادامه دادیم تا با رسیدن به گردنه مشرف به لالون به ابتدای دره ای رسیدیم که فرود در آن ما را به ابتدای دشت جانستون رساند.
مسیربرگشت حدود یک کیلومتر از مسیررفت بیشتر شده بود. ناهار را ساعت 17.30 در ابتدای دشت در کنار رودخانه خوردیم .
با ادامه راه حدود ساعت 19.15 به روستای آبنیک رسیدیم.
دلیل اینکه مسیر برگشت هم 6 ساعت طول کشید خستگی اعضای گروه و طولانی بودن مسیر برگشت بود.
خانم گچلو هم به خاطر صعود سختی که داشتیم زحمت خریدن بستنی را کشیدند که خیلی چسبید و خستگیمان هم در رفت.
در مسیر برگشت به تهران هم به ترافیک سنگین جمعه برخورد کردیم وبعد از ساعت 9 شب به تهران رسیدیم. شاید مسیر امامه راحت آباد لواسان بهتر باشد.