حدود 3 سال پیش که از مسیر درکه به ایستگاه 5 توچال می رفتیم حاجی یک مسیر ویژه که از میانه پاکوب درکه به سمت قله چین کلاغ منتهی میشود را به ما نشان داد. این مسیر در ذهن من حک شد و دو الی سه مرتبه از حاجی تقاضا کردم که از این مسیر هم صعودی داشته باشیم که میسر نشد.
تا اینکه یک روز وسط هفته خودم به تنهایی مسیر را رفتم و راه را پیدا کردم.
در آخرین جمعه شهریورماه مسیر درکه به پلنگ چال اعلام شده بود که در اوایل راه پیشنهاد دادم که از این مسیر برویم که حاجی موافقت کرد و اسم این مسیر را هم بنا به پیشنهاد بچههای گروه pk گذاشتند.
با بچههای گروه پرسون ساعت 6 صبح جلوی پمپ بنزین ولنجک قرار گذاشته بودم. سوار ماشین شدم و ساعت20/ 6 حرکت خود را از درکه شروع کردیم.
نیم ساعتی که گذشت به مسیر pk رسیدیم. در واقع ایستگاه عکاس باشی با عکسهای قدیمی که اولین محوطه باز مسیر درکه است که سرویس بهداشتی عمومی دارد.
از رودخانه گذشتیم و وارد مسیر شدیم.پاکوب نسبتا ضعیفی هم به چشم میخورد تا به یک صخره بزرگ رسیدیم که راه را دو قسمت می کرد. قبلا خودم مسیر سمت چپ را رفته بودم ولی حاجی سمت راست را انتخاب کرد.
مسیری دشوار و چالشی ریزشی چوتوبالا خانی بود. 🙂🙂🙂
مسیر لغزنده ای بود و با احتیاط بالا می رفتیم گرچه گاهی سر می خوردیم و بعضی وقتها هم از میان صخره ها بایستی چهار دست و پا می رفتیم. سر باتوم من به اشتباه داخل کفش آقای غرات رفت و بالاخره با فریاد ایشان من متوجه شدم و خلاصه به خیر گذشت.
نیم ساعت راه نفس گیر و سخت که فقط به درد خودکشی می خورد گذشت به اولین درخت که جای نسبتا امنی بود رسیدیم. استراحتی و تجدید قوایی کردیم و به راه افتادیم.
از اینجا به بعد دیگر راه خوب و معمولی بود و البته با شیب تند.
ساعت30/ 8 به گردنه رسیدیم و صبحانه را صرف نمودیم. فقط یک گروه کوهنوردی به نام سرو البرز جلوی ما در این مسیر در حال حرکت بود که آنها را روی قله دیدیم.
بعد از صرف صبحانه وارد شیب تندی بر روی یال شدیم و تا قله چین کلاغ هم 2 ساعتی طول کشید.
55/ 10 روی قله بودیم.
اولین بار بودکه همه بچهها آب تمام کرده بودند و در حالی که همه تشنه بودند کمی استراحت کردیم.
برای راه برگشت هم نظرها متفاوت بود. نظر حاجی برگشت از فرحزاد آقای غرات دره کارا و خانم دکتر هم سعادت آباد بود. به دلیل نداشتن آب و نزدیکی مسیر سعادت آباد و اینکه تا الان هیچ وقت از مسیر سعادت آباد بر گشتی نداشتیم مسیر سعادت آباد انتخاب شد.
چون مسیر برگشت شیب تندی داشت کمی به سمت راست متمایل شدیم و از راهی که شیب کمتری داشت به طرف پایین حرکت کردیم.
بعد از یکساعت و نیم به چشمه دره سعادت آباد رسیدیم. دیگر تشنگی امان همه را بریده بود و یک ساعتی را جهت استراحت و خوردن ناهار در کنار چشمه بودیم.
بعد از ناهار هم به طرف پایین حرکت کردیم و ساعت 3 همگی به سعادت آباد رسیدیم و پیاده به طرف میدان بهرود حرکت کردیم.
بستنی هم مهمان آقای غرات بودیم. مسیر رفت و برگشتی جدید ویژه ای را تجربه کردیم.