و اما برنامه خلنوووو
در ادامه هم هوایی در صعودهای بالای 4000 تصمیم به صعود خلنو گرفتیم...
می دانستم که برنامه ای ست که غالبا دو روزه اجرا میشود...اجرا های یکروزه خبر ازطولانی و سنگین بودن مسیر میدادند...چه بهتر...دقیقن خوراک گروه ما
خلنو، قلهای با ارتفاع ۴۳۷۵ متر است که در منطقه البرز مرکزی واقع شده است و بلندترین قله استان تهران است.
خلنو و آزادکوه، هر دو حدود ۴۳۷۵ متر ارتفاع داشته و پس از قله دماوند و قله علم کوه سومین و چهارمین قلل مرتفع البرز مرکزی به شمار میروند.
قله خلنو در قلب رشته کوه های البرز مرکزی و در شمال روستای لالون (از توابع فشم) و منتهی الیه دره وارنگرود قرار دارد.
قله خلنو واقع در شمال شمشک و رودبار قصران، از شمال به دره رودخانه وارنگرود، از شرق به دشت لار (محدودهی لواسانات) و از غرب بوسیله خطالرأس هرزه کوه به منطقه دره رودخانه کرج متصل میگردد و از هر سو دارای شیبهای تندی است. این قله سرچشمه اصلی رودخانه وارنگرود بوده که سرچشمه و منبع اصلی دریاچه سد کرج میباشد.
دسترسی به قله خلنو معمولاً از طریق یکی از سه راه زیر انجام میگیرد:
۱- عمومیترین مسیر از طریق طریق روستای لالون (ارتفاع ۲۴۰۰ متر) به گردنه ورزاب، قلههای برج و خلنو کوچک
۲- از طریق روستای شمشک (۲۶۰۰ متر) به قله سرکچال، برج و خلنو کوچک.
۳- از طریق دره وارنگه رود و دریاچه خلنو.
لالان یا لالون از روستاهای دهستان رودبار قصران بخش رودبار قصران شهرستان شمیران استان تهران است. به علت وجود گلهای لاله، به این روستا لالگون، یا لالون گفته میشود، و دارای چشمه آب گازدار طبیعی که بومیهای روستا به آن چشمه تلخاب میگویند.
چشمانداز قله:
آزاد کوه –دره وارنگهرود - خطالراس سرکچال - جانستون
صبح جمعه راس ساعت 4 حرکت کردیم...به بچه ها سپرده بودم که به موقع در محل قرارهاشان حاضر باشند...خوشبختانه همکاری دوستان هم خوب بود و با سرعت مناسب آقا طهماسبی راننده با وفای گروه _ 5.50 صبح لالون بودیم.
ورودی روستای لالون پیاده شدیم و بعد از معارفه ای کوتاه روبروی ویلای هنرمند فقید "خانم مرضیه " به طرف تنگه لالون حرکت کردیم...
چند سال پیش.. در دوران که نونهالی بیش نبودم تنگه لالون را در فصل بهار تجربه کرده بودم...سرد و پرآب و با همهمه ترسناک آب... امروز اما _ تابستان است و رودخانه کم آب...بدون دردسر از رودخانه می گذریم و با عبور از تنگه زیبای لالون به پاکوب می رسیم و حرکت به طرف چشمه آب تلخون ...
8 صبح کنار چشمه آب تلخون هستیم ...در کنار چادرهای شب مانی صعودهای دو روزه...و صبحانه ای نیم ساعته و سبک ...رعایت تغذیه در ارتفاع
و ادامه پاکوب...تا آبشار...و باز هم چادرهای رنگارنگ بیتوته کنندگان...
بعد از آبشار از چشمه ای کوچک آب بر می داریم و پا در شیب تند مسیر می گذاریم... با پاکوبهایی که گاه در شن اسکی پیش رفته... آهسته و پیوسته شیب شن اسکی را دور می زنیم و با استراحتی کوتاه در پناه تخته سنگها بالاخره به گردنه ورزاب می رسیم...
به گردنه که می رسیم تازه قله رخ می نماید و متوجه سنگینی و طولانی بودن مسیر میشوم...
باید وارد کاسه خلنو می شدیم و با صعود روی یال اصلی خلنو به قله می رسیدیم...اوه ، فکر می کنم 3-2 ساعت دیگه راه مونده باشه... باید بجنبیم... ساعت حدود 12 ظهر است و ما زمان نداریم واستراحتی در کار نیست... بلافاصله حرکت می کنیم...
کاسه خلنو در واقع دشت زیبایی است با ویووی زیبا به سالاردماوند که ارتفاع حدود 4000 دارد و ما را به یال خلنو می رساند... با حرکتی سریع و پیوسته + یک نفس گیری کوتاه در میانه راه به یال می رسیم و بعد از عبور از نقاب برفی بجا مانده از زمستان بالاخره ساعت 2 بعدازظهر روی قله هستیم...
خلنوی بزرگ...ارتفاع 4375 متر به روایت تابلو...
شاد و سرخوشیم...عکسهای یادگاری می گیریم و استراحتی کوتاه ...
و سلام به قله های ریز و درشت اطراف و لذت دیدار دریاچه خلنو... و 45 دقیقه هم هوایی
قله خلنو یادبود زنده یاد ابراهیم شیخی را در سینه دارد ...برایم جالب است که در مورد او بیشتر بدانم...با سرچ گوگل به مطالب زیر میرسم...
ابراهیم شیخی از چهره های نام آشنای کوه نوردی ایران بود . در کتاب « تاریخ کوه نوردی و غار نوردی ایران » از او به عنوان سرپرست کوه نوردان گروه آزاد کاوه ٬ در صعودی که برای نخستین بار از جنوب غربی یال چال ـ چال به دماوند در زمستان ۶۲ صورت گرفت ٬ نام برده شده است و نیز ٬ حضور در تیم اعزامی فدراسیون کوه نوردی برای اولین صعود زمستانی گرده آلمانها در زمستان 63 از جمله فعالیتهای شاخص وی می باشد.
جزئیات حادثه ای که در جریان آن ابراهیم شیخی جان خود را از دست داد ـ به نقل از عماد رفیعی ـ چنین است:
تیم سه نفره ی ابراهیم شیخی ٬ عماد رفیعی ٬ جلیل علیزاده در نظر داشتند طی برنامه ای پنج روزه و با حرکت از ولنجک تهران و انجام صعود توچال به دماوند : صعودی طولانی و خط الراسی از مسیر توچال ـ سی چال ـ کلون بستک ـ سرکچال ها ـ خلنو و سپس خط الراس پالون گردن ـ سینه زا و چپکرو ـ ورارو خود را به جبهه غربی دماوند برسانند و با صعود دماوند برنامه ی خود راپایان دهند . این تیم تا خط الراس پالون گردن ـ سینه زا پیشروی خوبی داشت و روز پنج شنبه پس از برقراری چادر روی خط الراس ،،شیخیبعد از خوردن غذا سینه درد می گیرد... بعد از ۱۰ دقیقه صدای غیر عادی از گلویش شنیده می شود ... و همان لحظه تمام می کند
ابراهیم شیخی در سن 53 سالگی در ساعت ۲۳:۳۰ دقیقه پنجشنبه ۱۶ خرداد ماه ۱۳۸۷ هنگام اجرای برنامه خط الرأس قله توچال به قله دماوند، در چادری که بر روی خطالرأس «قله سینهزا» برپا شده بود، براثر ایست قلبی درگذشت و پیکر بیجانش پس از ۳ روز تلاش توسط همنوردان او از مسیر دشت لار و تنگه یونهزا به پایین منتقل و در قطعه نامآوران بهشتزهرا به خاک سپرده شد.
ساعت 14.45 است وباید برگردیم...مسیر طولانی ست و مبادا که به تاریکی بربخوریم...
با شن اسکی های جانانه حاجی به داخل کاسه فرود میاییم و ادامه راه تا گردنه... و باز هم ادامه فرود به گوسفندسرای بالای آبشار
ساعت 16.45 بساط ناهاری دوستانه در گوسفند سرا برپاست و مجددا ادامه راه
...و دره لالون که حالا زیباتر شده...و عبوردوباره از تنگه لالون زیبا ... و بالاخره ساعت 8 شب در آغوش مینی بوس..
و حالااااا موقع برگشت...ترافیک فشم ... که زجر آورست ... ولی نه تا حدی که لذت صعود یکروزه بلندترین قله استان تهران را بر ما تلخ کند...
مخصوصن ،، با صرف هویج بستنی پوریا (به مناسبت شیرینی قله خلنوی بزرگ ) مگه جایی برای تلخکامی می مونه ؟؟؟ ...
یکی از بهترین صعودهامان بووووود...یک برنامه 14 ساعته معمولی
با رکورد 30 یوهوووو
آتیه
ثبت مسیر توسط برنامه wikiloc...ظاهرن ارتفاع ثبت شده خیلی دقیق نیست