امروز میریم قلعه دختر...قصر دخترک – قزل ماما...و گزارشگر برنامه لاجرم خودم هستم... تنها دختر مامای گروه...
زمستانی ولرم را می گذرانیم...تقریبا بدون بارش چشمگیر و تا دلت بخواهد آلودگی هوا... برای کوهنوردی به حاشیه تهران پناه می بریم...به امید هوایی پاک و آسمانی آبی برنامه را به طرف آهارو قلعه دختر تعیین می کنیم...
صعود قلعه دختر را چندین بار در این سالها تجربه کرده ام...عمدتا در فصل بهار... مسیری نسبتا طولانی با فراز و نشیبهای نفس گیر و البته گردنه هایی که می دانم این وقت سال ،، علیرغم زمستانی کم بارش ،، پر از برف است...
صعود از این مسیرزمانبرست و با توجه به روزهای کوتاه زمستان چندان مناسب نیست بنابراین ، با درایت حاجی لیدر تغییراتی در برنامه میدهیم و صعود زمستانه ای عالی برای گروه رقم می خورد...
امروز فن را برعکس می زنیم... مسیر پشت قله بطرف دره شکراب شن اسکی ریزشی دارد که در صعودهای قبلی از آن فرود آمده ایم و با شیب آن کاملن آشنا هستم ، شیبی تند که حتی برای فرود نفس گیرست- امروز صعودمان از این شن اسکی خواهد بود...
برو بریم – من عاشق مسیرهای نو و تجربه های جدید هستم...
6.40 صبح : استارت برنامه از کوچه پس کوچه های سرد و ساکت آهار...آفتاب هنوز نزده و مردم آهار هنوز خوابند- ما هم بی صدا می گذریم...
گرچه گربه کوچولوی ناز و سحرخیزآهاری ، آنقدری پا به پای گروه می آید تا سهمی از غذای حاجی را بگیرد و اجازه عبور دهد...
با عبور از پاکوب مشخص و راهنمایی حاجی لیدر از دو راهی های بین راهی، مسیر را بطرف دره شکراب طی می کنیم ...
خوشبختانه توچال 4000 متری اجازه عبور دود و آلودگی را بدین سو نداده و اینجا ، دامنه های شمالی توچال ، هوا پاک پاک ست و آسمان آبی آبی و من که درمناسبت شب یلدای هفته گذشته ، توفیق خانه مانی اجباری نصیبم شده ، دلتنگ ترازهمیشه ی کوهستانم و از دیدن این همه زیبایی حظی صد چندان می برم...
با بالا آمدن آفتاب مجوز صبحانه صادر میشود...
9.15 صبح است و کنار چشمه رسیده ایم... نیم ساعت توقف جهت سوخت گیری و با گوشزدهای مداوم : کم بخورید – شیب تندی را در پیش داریم..
و مجددن حرکت تا به دامنه اصلی قله برسیم...
حرکت آهسته و پیوسته حاجی لیدر در این شیب تند نمناک از بارشها با خواهش من گاهی زیگزاگی میشود - آقا غرات خوش بیان برایمان شعر می خواند و عکاس باشی موزیکال گروه ، آقا جواد گل ، با مکث هایی به موقع ...
چنان ریتم مناسب و سرعت معقولی داریم که ساعت 11.20 قبل از ظهر روی قله ایم....
با چشم اندازی بی نظیر به اطراف و اکناف...
با دماوند زیبا که کلاهی دولبه بر سر گذاشته
خب – به قصر من خوش آمدید...
بر فراز کوه ، خرابه ای از دوران ساسانی وجود دارد که به قصر دخترک (قزل ماما( معروف است، این بنا در گذشته به عنوان آتشکده مورد استفاده قرار میگرفت. این آتشکده ساسانی از سنگ ساروج ساخته شده است و به دلیل موقعیت آن با چشم انداز زیبا و وصف نشدنی به دهات اطراف اشراف دارد . قلعه دختر در عصر ساسانی و به فرمان اردشیر و به نام ناهید ایزد دختر زردشتی بنا شده است. ساختمان آن را دو طبقه و از سنگ و کلوخ ساختهاند، اکنون جز چند دیوار پهن و طاق گهوارهای شکل چیزی از این بنا باقی نمانده است.
قلعه را قرق می کنیم و تا 12 ظهر به استراحت و هم هوایی و عکسهای یادگاری می گذرد...
مسیر فرود به سمت مسیر اصلی ست...مسیر ده تنگه ...رعایت قانون دورزدن های شمسی قمری پرسون...
با فرودی زمستانی و با لذت از گردنه های مملو از برف با چاشنی یوهووووو در ساعت 1 بعدازظهر به "گردنه زارگاه " می رسیم و با حرکت در داخل دره در ساعت 2 بعدازظهر توقفی 40 دقیقه ای برای ناهار در کنار باغات ده تنگه داریم...
و اختتامیه برنامه ساعت 4.10 میدان آهار...
سریع ترین صعودمان به قلعه دختر...
همراه با خریدی مختصر از اهالی برای حمایت از روستاییان زحمت کش وطنی...
کیف مون کوک شد...کیف تون کوک...
آتیه