صبح جمعه ساعت 5:30 جلوی فرهنگسرای بهمن همراه دوستان و همنوردان عزیز سوار مینی بوس شدیم. دوستان دیگر هم در بزرگراه چمران به ما ملحق شدند.
از مسیر بزرگراه ارتش به منطقه لواسانات رسیدیم و در روستای افجه از مینی بوس پیاده شدیم، حدود ساعت 7 به روستای افجه رسیدیم.
روستای افجه از توابع لواسانات در ۳۰ کیلومتری شمال شرقی تهران و در جوار دشت هویچ (گرچال) و قله ساکا واقع شدهاست. ارتفاع این روستا از سطح دریا ۲۰۴۰ متر است. آب و هوای روستای افجه به دلیل قرار گرفتن در ناحیه کوهستانی البرز در بهار و تابستان مطبوع و در پاییز و زمستان سرد است.
صعود به قله ریزان را در این جمعه زیبای خردادی از کوچه باغ های سرسبز و مملو از درختان میوه روستای خوش آب و هوای افجه آغاز کردیم. رودخانه پرآبی که از میان روستا میکذرد و صدای پرندگان و نسیم خنک صبحگاهی بسیار نشاط آور بود.
پس از حدود یک ساعت و نیم راهپیمایی در مسیری سرسبز و هوایی بسیار خوب و خنک، به دشت هویج رسیدیم. دشت هویج که به زبان محلی آن را گرچال یا گهچال و یا گیاهچال مینامند، یكی از زیباترین جاذبههای روستای افجه است كه در ارتفاع 2 هزار و 400 متری از سطح دریا و در بالادست مركز روستا، ناحیه گلندوک و لواسان قرار دارد. روایتهای تاریخی مختلف حکایت از آن دارند که در روزگار گذشته بخش وسیعی از زمینهای این دشت به کاشت هویج اختصاص داشته، اما امروز اثری از این مزارع به چشم نمیخورد.
اغلب گردشگرانی كه به دشت هویج سفر میكنند گشتی در مزارع و باغهای آن زده و چند ساعتی را با طبیعت بكر این منطقه سپری میكنند و همچنین این دشت سرسبز و زیبا با چشمه آب گوارایش محل مناسبی برای استراحت کوهنوردان میباشد. این دشت موقعیت ویژه ای برای کوهنوردان دارد زیرا قله های ریزان با ارتفاع 3575متر و پرسون با ارتفاع 3100 متر در شمال و شمال شرق دشت هویج و قله های آتشکوه با ارتفاع 3713 متر و ساکا با ارتفاع 3315 متر و قلعه کوه با ارتفاع 3320 متر در شمال غرب دشت هویج واقع شده اند و این دشت محل و مسیر دسترسی و صعود به این قله ها میباشد.
پس از حدود نیم ساعت استراحت در دشت هویج و گرفتن چند عکس حرکت به سمت قله ریزان را ادامه دادیم.
مسیر در ادامه کمی سخت، با شیب تند و سنگی بود، گاهی هم در بعضی نقاط، دست به سنگ صعود را ادامه میدادیم. البته با راهنمایی های ارزشمند استاد تاج بخش وحضور دوست و همنورد گرامی آقای رضایی که همیشه حامی گروه هستند و زحمات امداد و نجات را برعهده دارند سختی برای گروه معنایی ندارد.
یووووهوووو یوووهوووو گفتنهای خانم دکتر و خواندن شعر زیبای عقاب از شاعر گرامی ((پرویز ناتل خانلری)) توسط دوست عزیمان آقای دماوندی با صدای رسایشان شادی گروه را دو چندان میکرد. خودم هم دوستان را به چند بیت شعر مهمان کردم. حضور دوستان عزیز آقا پوریا اسکندری، آقا علیرضا اسماعیلی و آقای پاکزاد و آقا حامد و خانم جعفری هم به گرمی و صمیمیت گروه اضافه میکرد.
این شیب تند به مدت یک ساعت تا زیر قله سنگی ریزان ادامه داشت. پس از آن به قسمت های سنگی مسیر رسیدیم. در اینجا دو مسیر برای صعود به قله وجود دارد. یک مسیر دست به سنگ و یک مسیر شن اسکی که سنگ ها را دور می زند و در زمانی طولانیتر و از جهتی دیگر به قله میرسد.
با نظر و صلاحدید استاد تاجبخش و با توجه به مناسب بودن مسیر شن اسکی برای صعودهای زمستانه، از مسیر دست به سنگ صعود را ادامه دادیم. روحیه بالای دوستان، کمک های بچه ها به یکدیگر باعث شد همه گروه با موفقیت از مسیرهای دست به سنگ عبور کنند. عبور از مسیرهای دست به سنگ علاوه بر کوتاه کردن زمان صعود، باعث کسب تجربه ای هیجان انگیز در کوهنوردی همه دوستان شد.
پس از عبور از مسیر دست به سنگ دیگر راهی تا قله نمانده بود.
ساعت دقیقا 12:30 ظهر بود که موفق به زیارت قله زیبای ریزان شدیم. . قله ریزان با ارتفاع 3575 در شمال دشت هویج، در ارتفاعات البرز مرکزی قرار دارد.
از روی قله ریزان مناظر زیبایی قابل مشاهده است. منظره زیبای دشت هویج، لواسان و دریاچه سد لتیان و سد لار در جنوب، قله پرسون در شرق و آتشکوه و مهرچال زیبا در غرب و رود خانه جاجرود. مشاهده این مناظر بی نظیر و تنفس هوای پاک بر فراز قله چیزی است که هر کوهنوردی شیفته و مشتاق آن است.
45 دقیقه ای روی قله توقف و استراحت کردیم و چند عکس یادگاری زیبا انداختیم.
ساعت 13.15 بود که از مسیری شن اسکی زیر قله راه فرود را پیش گرفتیم، مسیری سخت و متفاوت با شیبی تند و تخته سنگ هایی ریزان که نام قله ریزان را بخوبی توجیه می نمود.
ساعت 16 به دشت هویج رسیدیم، کنار چشمه و زیر درختان، برای استراحت توقف کردیم. هوا خوب و همگی از صعودی لذت بخش و موفق، راضی و خوشحال بودیم. بعد از خوش و بش و استراحت و لذت بردن از طبیعت زیبای دشت، مسیر بازگشت را به سوی روستای افجه ادامه دادیم.
ساعت 19 به روستا رسیدیم و سوار مینی بوس شدیم، سرشار از نشاط و حس رضایت از داشتن چنین روز خوبی، به سوی خانه راهی شدیم.
محمود غرات