گزارش برنامه – آهار ، شکرآب – دشت سکوت

کوهنوردی یکی از ورزشها یا از جمله تفریحات است...

جمعه یکم اردیبهشت ماه

هنوز آفتاب نزده بود و نسیم خنکی می وزید و من در انتظار دوستانی که تا بحال ندیده بودم و خیلی ذوق و هیجان غریبی وجودم را گرفته بود.

طبق معمول برنامه شان باید جلوی درب فرهنگسرا جمع می شدند . ابتدا کوهنورد عزیزمان آقای محمود غرات با چهره گشاده رو و خندان وارد محوطه شدند. سپس آقای علیرضا اسماعیلی هم با روحیه ای شاد و نشاط انگیز به جمع دو نفره ملحق شد. در این میان استاد محمد علی تاجبخش همراه با خانم دکتر گچلو هم به جمع ما آمدند ، چقدر جوشان را دوست داشتم اصلاً حس غریبی نداشتم همگی سوار ماشین شدیم و جو بسیار گرم و دوست داشتنی بود .

در مسیر راه اتوبان امام علی(ع) به سمت شمال ، دوستان همنورد هم به جمع ما می پیوستند. دقیقاً ساعت 7.15 دقیقه صبح در میدان اصلی روستای آهار جمع شدیم و با معرفی کردن خود به یکدیگر راه را آغاز کردیم.

در بین راه گله های گوسفندان باچوپانشان از کنارمان رد می شدند. استاد تاجبش با تکیه کلام های شیرین و دلچسب خنده برلبان تک تک کوهنوردان می نشاند. حتی کوهنوردان گذری هم از دیدن استا تاجبش روحیه و انرژی می گرفتند.

در بین مسیر هم عکسهای زیبا و هنرمندانه توسط آقای علیرضا اسماعیلی با آن چهره بشاش گرفته می شد. و بسیار زحمت می کشیدند . قبل از ساعت 9 صبح وارد امامزاده طاهر شدیم برای خوردن  صبحانه .

بعد از 30 دقیقه از امامزاده خارج شدیم و راه را ادامه دادیم و به سوی دشت سکوت در ردیفی منظم و توصیف نشدنی از همنوردان به حرکت درآمدیم. مسیری پر از سخاوت گلهای ریز با رنگهای زرد طلایی که همه از کنارشان رد می شدیم.

 بعد از رسیدن به دشت چند نفر از همنوردان برای استراحت کردن در پایین دشت ماندند و بقیه همنوردان به همراهی استاد تاجبش به راهمان ادامه دادیم. صعود ما تا کنار سنگ چین مسیر توچال تا ساعت 12  ادامه یافت .

با خوردن چای معطر با گل محمدی و هل توسط آقا حامد که زحمت کشیده بودن خستگی از تن بچه ها در آمد و بسیار چای دلچسبی بود. سپس به سمت پایین رفتیم. به جمع کوهنوردان.

بعد از صرف میوه های خوشمزه و گفتمان کوتاه و دل انگیز به سمت پایین حرکت کردیم و سپس در ساعت 14 در کنار رودخانه به صرف ناهار و استراحت نیم ساعته .

دوباره به حرکت ادامه دادیم و در بین راه از شعرها و غزل های زیبا و با صدای دل انگیز آقای محمود غرات و با آن لهجه شیرین که می خواندند همنوردان حال و هوایشان عوض می شد.

تقریباً ساعت 15.30 در محل میدان شهر برای بازگشت از یک روز زیبا و به یادماندنی به سمت تهران حرکت کردیم.

با کمال تشکر و قدردانی از استاد ارجمند تاجبخش و خانم دکتر گچلو و هم چنین زحمات بی دریغ آقای علیرضا اسماعیلی و هم چنین آقای محمود غرات که باعث شادی و نشاط همنوردان می شد و کلیه همنوردان عزیز

گزارشگر معصومه جعفری