به نام خداوند بخشنده و مهربان

 

جمعه  ۲۲/۱۱/۹۵    

 صعود به قله کماچال

 

هر بامداد

تا نور مهر می دمد از کوههای دور

من بال میگشایم، چابک تر از نسیم

پیغام صبحدم را

              با شعرهای روشن

                          پرواز می دهم.

                                                     فریدون مشیری

 

جمعه این هفته حال و هوای متفاوتی داشت ،تهران چند روزی برفی و بارانی بود و هوا بسیار پاک و شهر زیبا. کوهنوردی در این آب و هوا بسیار لذت بخش و شادی آور است.

 

 

مطابق برنامه ساعت 5.30 جلوی فرهنگسرای بهمن به مقصد ولنجک و مجموعه توچال، به همراه دوستان سوار مینی بوس شدیم. در طول مسیر دیگر همنوردان هم به ما ملحق شدند.

صعود را از پارکینگ توچال آغاز کردیم، هوا هنوز نیمه تاریک بود و برف زیبایی روی شاخه های درختان جلوه می کرد.

دیدن تهران پاک و زیبا و چراغ های روشن در این ساعت از صبح بسیار زیبا بود. چندین عکس یادگاری در این منظره زیبا انداختیم. خلوتی و چراغهای روشن و برف های دست نخورده مسیر پارکینگ تا ایستگاه تله کابین حال و هوای خاصی داشت.

با گذشت زمان کم کم مسیر پر تردد شد و دیگر کوهنوردان و اسکی بازها هم آمدند.

 

مسیر صعود را تا ایستگاه ۲ توچال ادامه دادیم . تمام مسیر کاملا سفیدپوش بود. برای استراحت و صبحانه حدود نیم ساعت در ایستگاه ۲ توقف کردیم.

 

 

به علت سنگینی برف به صلاحدید استاد تاجبخش، مسیر صعود به قله کماچال را از مسیر پاکوب ادامه دادیم. خورشید آرام آرام در هوای مه گرفته و در میان ابرها طلوع می کرد، منظره ای دیدنی و با شکوه مقابل رویمان بود.

هوا سرد و مطبوع بود، به سوی قله ی کماچال در حرکت بودیم، پاکی هوا و برف شور و نشاط کوهنوردان را دوچندان کرده بود.

 

 

ساعت12 به قله ی زیبای کماچال رسیدیم.

قله کماچال با ارتفاع ۳۰۵۰ متر از قله های البرز مرکزی و در بالای ایستگاه 5 توچال می باشد. حدود یکربع در قله توقف کردیم، ابرها زیر پایمان و آسمان صاف و آبی بالای سرمان و اطراف پوشیده از برف بود، چندین عکس یادگاری در این منظره زیبا  انداختیم.

بعد از کمی استراحت و لذت بردن از طبیعت و مناظر اطراف بازگشت را آغاز کردیم.

 

 

ساعت14.30 به ایستگاه ۲ رسیدیم و ناهار را به همراه دوستان صرف کرده و پس از کمی استراحت و خوش و بش مسیر را از مسیری متفاوت که شن اسکی بود، ادامه دادیم.

 

 

ساعت17 به پارکینگ توچال رسیدیم و سوار مینی بوس شدیم و سرشار از انرژی برای شروع هفته ای دیگر، به خانه بازگشتیم.

 

امروز یکی از زیباترین ونشاط آورترین صعودهایمان بود، خداوند را برای این همه نعمت و زیبایی سپاس گزارم.

 

                                                   محمود غرات