امروز قراره بریم دماوند... میریم دست بوس اون زیبای خفته ...
تصمیم به صعود یکروزه داشتیم...از جبهه غربی....نه به امید قله... انشالا حداکثر تا ارتفاع 5000 متری ... می خواستیم خودمون رو تست بزنیم ببینیم در ارتفاع بالای 4200 چند مرده حلاجیم
قرارمون حرکت راس 4 صبح بود...با نیم ساعت معطلی برای یافتن آقای Y (سوژه خبرساز گروه ) در اتوبان افسریه بالاخره به سمت جاده هراز حرکت کردیم...
مجسمه کوهنورد دوراهی پلور ما رو به سمت دماوند راهنمایی می کرد... دستی براش تکون دادیم و وارد شدیم.
از جلوی قرارگاه فدراسیون که می گذشتیم دیدم که ظرفیت پارکینگ قرارگاه تکمیل شده و جای سوزن انداختن نیست...اوه اوه ! این یعنی ترافیک شدید جبهه جنوبی...خوبه که ما میریم غربی
راه قدیمی دسترسی مسیر غربی تغییر کرده بود و به مسیر ورودی نگهبانی سد لار راهنمایی شدیم...دم ورودی چند تا ماشین توقف کرده بودند...ظاهرا موضوع ساعت در میان بود...قبل از ساعت 8 اجازه ورود نمی دادند... بالاخره با حق پیش کسوتی حاجی لیدرمان اجازه ورود گرفتیم و با پرداخت 5000 تومان از محیط بانی گذشتیم و کمی جلوتر وارد جاده خاکی شدیم که به زحمت میشد کلمه " ورارو " را روی تابلوی ابتدای جاده خواند.
جاده خاکی طولانی و پر دست اندازی بود... و کم تردد...به گفته راننده 20 کیلومتر خاکی...و منطقه بکر...و پر از کمپینگ چادرهای عشایر...وچند تا پنل خورشیدی تولید برق ...آقا افشار راننده با طمانینه می راند و ما هم حظ وافر می بردیم از تماشای منطقه
بالاخره در انتهای این جاده خاکی ،،، دست اندازی وحشتناک ،،، همگی مان را مجبور به پیاده شدن از مینی بوس نمود وبا سلام و صلوات مینی بوس را رد کردیم و خودمان هم با 10 دقیقه پیاده روی بالاخره ساعت 8.45 صبح به پارکینگ غربی دماوند رسیدیم .
صبحانه ای سریع السیر و سبک را ترتیب دادیم و ساعت 9.15 بسم الله را گفتیم و راه افتادیم.
مسیر پاکوب مشخص است و جابجا روی سنگها با فلش علامت گذاری شده...شیب مسیر هم ملایم و خوشبختانه امروز ، هوا کاملا بهاری ست...
چند تا گروه بلند بالای شهرستانی در حال بازگشت بودند و آوازهای محلی می خواندند...به هر که می رسیدیم ماشالا و خداقوت می گفتیم و برای هم آرزوی موفقیت می کردیم
برای رسیدن به قله دماوند، مسیرهای مختلفی وجود دارند که شناخته شده ترین آنها این جبههها هستند:
جبههٔ شمالی؛ مسیر صعود این جبهه از میان دو یخچال سیوله (سمت راست) و دوبی سل (سمت چپ) صورت میگیرد. مسیر شمالی از سنگ بزرگ واقع در جنوب غربی روستای ناندل شروع میشود. این مسیر دو جانپناه در ارتفاعهای ۴۰۰۰ متر معروف به جانپناه۴۰۰۰) و ۴۷۰۰ متر (معروف به جانپناه ۵۰۰۰) دارد. ابتدای مسیر دشت ناندل است و مسیر قبل و بعد از جانپناه ۵۰۰۰ با دست به سنگ همراه است. این مسیر به غیر از گوسفند سرای ابتدایی آب آشامیدنی ندارد و در قسمتهای پایانی شیب زیادی دارد که منجر به سنگینی کوله و سختی صعود است.
جبههٔ شمال شرقی؛ مسیر شمال شرقی به نسبت مسیرهای دیگر طولانیتر است. این مسیر از روستای حاجی دلا در شمال قله آغاز میشود و پس از عبور از گوسفند سرا و دشت چمن به جانپناه تخت فریدون میرسد و پس از جانپناه تخت فریدون با تراورس یخچال عروسکا در انتهای مسیر با یال شمالی یکی میشود و به قله میانجامد. برگشت از مسیر شمال شرقی معمولاً به علت وجود شن اسکی بزرگ از سمت روستای گزنه و منطقه استله سر انجام میگیرد.
جبههٔ غربی؛ مسیر غربی از پارکینگ در ارتفاع بیش از 3 هزار متر آغاز میشود و پس از حدود ۳ ساعت کوهپیمایی به پناهگاه سیمرغ میرسد و با ادامه مسیر بر روی یال غربی به قله منتهی میشود. در پناهگاه سیمرغ آب وجود دارد و شیب انتهای مسیر غربی به نسبت زیاد است.
جبههٔ جنوبی؛ از سمت جنوب شرقی کوه. پلور، رینه، گوسفندسرا و بارگاه سوم در این مسیر قرار میگیرند. رایجترین و پرترددترین مسیر صعود به دماوند مسیر جنوبی است. کوهپیمایی این مسیر از مسجد و گوسفندسرا به بارگاه سوم میرسد و پس از آن با صعود از یال مستقیم جنوبی و عبور از کنار آبشار یخی به تپه گوگردی و در نهایت قله میانجامد. پاکوبهای این مسیر به علت تردد بالا بسیار واضح و همچنین درگیری با سنگ در این مسیر وجود ندارد.
با سر قدمی آهسته و پیوسته حاجی لیدرمان بالاخره ساعت 12 به پناهگاه سیمرغ رسیدیم ...با انبوهی از زباله های تلنبار شده کنار پناهگاه ...خدای من یعنی کوهنوردا این همه زباله اینجا جا گذاشتن؟؟؟
عده ای هم اطراف پناهگاه چادر زده بودند...وارد سیمرغ شدیم واستراحتی در طبقه دوم پناهگاه داشتیم و تغذیه ای سبک ... و خوش و بشی با دوستان حاضر در پناهگاه که جای خوابشان را ردیف می کردند...
یکی از دوستان علائم ارتفاع زدگی نشان میداد( که البته قابل پیش بینی بود) ... 3 نفر دیگر که تا بحال تجربه دماوند نداشتند هم در شرف علائم بودند... بنابراین با نظر سرپرستی دستور فرود این 4 نفر + احتیاطات لازم صادر شد... قبل از تشدید علائم وهلیکوپتر لازم شدن
و ما 5 نفر، ساعت 12.50 حرکت مجدد را پی گرفتیم...آهسته و پیوسته...در پس زمینه ای از سد زیبای لار بالا می رفتیم و از رخ غربی دلبرمان ، با وزش موافق بادی ملایم ، بدون استشمام بوی گوگرد، لذت می بردیم.
پناهگاه سیمرغ در جبهۀ غربی دماوند و در ارتفاع 4200 متری قرار دارد. این پناهگاه در سال 1372 از سنگ و آهن در دو طبقه و مساحت مفید 50 متر ساخته شده است و گنجایش 40 کوهنورد را دارد که دارای استحکام خوبی است.
حال و روز کوهنوردان در حال بازگشت از قله برایم جالب بود...همگی تلو تلوخوران پایین می آمدند و اکثرا بدون کوله و تجهیزات و حتی بدون باتوم
صعود را به مدت 2 ساعت همراه با چندین یوهووووووووووووو برای برهم زدن آرامش منطقه ادامه دادیم و ساعت 14.50 به ارتفاعی حدود 4800 متر رسیدیم...... در مجاورت یخچالهای دره ...و جایی که بخار گوگرد قله به راحتی دیده می شد
و حالا زمان بازگشت ماست...
تغذیه ای سبک با میوه داشتیم و فرود را آغاز کردیم...
با توقفی کوتاه در پناهگاه مجددا به راه افتادیم و بالاخره ساعت 17.35 به پارکینگ غربی رسیدیم ومورد استقبال شدیددددد بچه های پایین که با چرتی قیلوله همگی خوب و سرحال بودند قرار گرفتیم...
و دوباره جاده خاکی بود و این بار خداحافظی با دلبر
برای پیدا کردن محل مناسب صرف ناهار آنقدر آمدیم تا حدود ساعت 8 شب در پارک رودهن ، آلاچیقی یافتیم و شام و ناهار را یکی کردیم و ...
و خلاصه این شد تجربه شیرین ما از 4800 متری
تا بعد
آتیه
چهره هفته : آقا بهروز امدادگر...
که در مواقع لازم به یاری افراد ارتفاع زده و خسته می شتابد