برنامه امروز خرسنگ است...یک چهارهزاری مشرف به دشت جانستون...قله ای جدید برای من ...که بسیار مشتاقش هستم ...و فقط نامش را شنیده ام ،،،و البته توصیفش را ،،، که سنگ و صخره هایی دارد در حد لالیگا...کیه که بترسه ؟؟؟ برو بریم...
ساعت 7 صبح روستای خوش آب و هوای آبنیک پذیرای مان است و تا دوستان آماده شوند برای حرکت 10 دقیقه ای طول می کشد...
در ادامه گزارش از گزارش جناب "علی مقیم" ( کوهنورد – نویسنده شهیر ) کمک می گیرم
کوهستان خرسنگ جزء رشته کوههای البرز مرکزی است و در منطقه عمومی رودبار قصران قرار دارد.
برای صعود به قله آبادی کوچک و پنهان از جاده (آب نیک )با باغ های مصفا و دره ای زیبا را با عبور از کوچه باغهای آن پشت سر می گذاریم.آب نیک یکی از آبادیهای دور افتاده رودبار قصران بر کنار جاده گرمابدر قرار دارد.
پس از مدتی راه پیمایی در امتداد رودخانه آن و در سمت چپ به نقطه ای می رسیم که گویا راه آن از هر طرف بسته شده است.دیواره ها از هر سو دره را در محاصره دارند. می باید از رودخانه و در محل مشخص پیچ آن و از آب بگذریم و سپس از امتداد راه پاکوب مشخصی به سمت شمال از کف رودخانه ارتفاع بگیریم.
راه همچنان بالا و بالاتر می رود تا به لب گردنه می رسیم و سپس به میان دشت جانستون وارد می شویم و دشت را می پیماییم تا اینکه به دوآب مشهور می رسیم.
9.10 دوآب هستیم...چشمه ای زیبا و تحسین برانگیز ، همچون آبشاری دوقلو از دل خاک ....بساط صبحانه تا 10 صبح به درازا می کشد.
بعد از صبحانه ، همگی با هم ، حرکت را از سمت راست دوآب ادامه می دهیم... به گوسفندسرایی می رسیم با برفچالی از زمستان گذ شته...
چند نفر از دوستان آمادگی ادامه مسیر را ندارند... بنابراین با نظر سرپرستی به دوآب برگردانده می شوند و بقیه نفرات راه را ادامه میدهیم
مسیر را به سوی گردنه مشخص در زیر قله شمالی خرسنگ ادامه می دهیم...
با عبور از دامنه ای با شیب تند و گذرگاههای سنگلاخی بر لبه گردنه " ولاره " قرار می گیریم... از این نقطه خرسنگ و دیواره های سیاه رنگش دیده می شوند...
مسیر را بر روی رگه های صخره ای پشت سر گذاشته ، از لابلای سنگ های کوچک و بزرگ عبور کرده ، پس از عبور از آخرین سربالایی تند سنگلاخی بر لبه خط الراس گام می گذاریم...
و اینجاست که دماوند باشکوه رخ می نماید و همگی مان را بر سر ذوق می آورد.
و ادامه راه...باز هم سنگ و سنگلاخ تا اینکه بالاخره...
ساعت 2 بعداز ظهر است و ما روی قله فرعی خرسنگ هستیم...10 دقیقه ای بیشتر تا قله اصلی نمانده ولی دوستی از گروه عقب مانده و با تخمین زمان استراحت و برگشت کل گروه ، زمان کافی نداریم...
بنابراین سرپرستی،،، به درستی ،،، تصمیم به بازگشت می گیرد... ختم صعود را از روی قله فرعی اعلام می کنیم و بلا فاصله برمی گردیم.
مسیر برگشت تقریباهمان است که رفته ایم..و خدای من !!! کی گفته که برگشت کار راحتیه ؟؟؟
راه با شیب تندی پایین می رود ...بیراهه های شسته شده از سیلاب و طوفان 2 هفته پیش، کار را سخت کرده...حاجی به دنبال راه مناسبی ست که همه افراد قادر به فرود باشند...
بالاخره پس از رسیدن به گوسفند سرا و رودخانه به طرف دشت جانستون ادامه می دهیم .
ساعت 5 بعدازظهر ، قبل از رسیدن به گردنه ورودی دشت جانستون ، در کنار آب ، ناهاری دیر هنگام را ترتیب می دهیم ... و البته اگر اشتهایی برای خوردن باشد
و بالاخره ساعت 19.15 کنار مینی بوس آقا حقیقی هستیم که امروز متاسفانه دچار نقص فنی شده و برگشتی با تاخیر...
و در ادامه ترافیک وحشتناک فشم ...
و ساعت 1.30 بعد از نیمه شب منزل...
و صبح شنبه ... عجیبه ،،، علیرغم ی برنامه پر تنش و پرحاشیه... نشئگی ی چهارهزاری جون دار ...
ذهنم تکرار می کنه:آره جونم،،یادت باشه،،این خرسنگه...نه برگ چغندر
تا بعد
آتیه