محیط کاربری
تبلیغات
آخرین مطالب
آرشیو
فروردين 1390 فروردين 1391 فروردين 1392 فروردين 1393 فروردين 1394 فروردين 1395 فروردين 1396 فروردين 1397 فروردين 1398 فروردين 1400 فروردين 1402 ارديبهشت 1390 ارديبهشت 1391 ارديبهشت 1392 ارديبهشت 1393 ارديبهشت 1394 ارديبهشت 1395 ارديبهشت 1396 ارديبهشت 1397 ارديبهشت 1398 ارديبهشت 1400 ارديبهشت 1401 ارديبهشت 1402 خرداد 1390 خرداد 1391 خرداد 1392 خرداد 1393 خرداد 1394 خرداد 1395 خرداد 1396 خرداد 1397 خرداد 1398 خرداد 1399 خرداد 1400 خرداد 1401 خرداد 1402 تير 1390 تير 1391 تير 1392 تير 1393 تير 1394 تير 1395 تير 1396 تير 1397 تير 1398 تير 1399 تير 1400 تير 1401 تير 1402 مرداد 1390 مرداد 1391 مرداد 1393 مرداد 1394 مرداد 1395 مرداد 1396 مرداد 1397 مرداد 1398 مرداد 1399 مرداد 1400 مرداد 1401 مرداد 1402 شهريور 1390 شهريور 1391 شهريور 1392 شهريور 1393 شهريور 1394 شهريور 1395 شهريور 1396 شهريور 1397 شهريور 1398 شهريور 1399 شهريور 1401 شهريور 1402 مهر 1390 مهر 1391 مهر 1392 مهر 1393 مهر 1394 مهر 1395 مهر 1396 مهر 1397 مهر 1398 مهر 1399 مهر 1400 مهر 1401 مهر 1402 آبان 1390 آبان 1391 آبان 1392 آبان 1393 آبان 1394 آبان 1395 آبان 1396 آبان 1397 آبان 1398 آبان 1399 آبان 1400 آبان 1401 آبان 1402 آذر 1390 آذر 1391 آذر 1392 آذر 1393 آذر 1394 آذر 1395 آذر 1396 آذر 1397 آذر 1398 آذر 1399 آذر 1400 آذر 1401 آذر 1402 دي 1390 دي 1391 دي 1392 دي 1393 دي 1394 دي 1395 دي 1396 دي 1397 دي 1398 دي 1400 دي 1401 دي 1402 بهمن 1390 بهمن 1391 بهمن 1392 بهمن 1393 بهمن 1394 بهمن 1395 بهمن 1396 بهمن 1397 بهمن 1398 بهمن 1400 بهمن 1402 اسفند 1389 اسفند 1390 اسفند 1391 اسفند 1392 اسفند 1393 اسفند 1394 اسفند 1395 اسفند 1396 اسفند 1397 اسفند 1398 اسفند 1399 اسفند 1400 اسفند 1401
اخبار سایت
انتقادات و پیشنهادات

تبلیغات متنی

   " گروه کوهنوردی پرسون" 

 

         " parsoon "



ده واریش- رشته کوه پهنه حصار- قله چشمه شاهی 93.2.5

برنامه : ده واریش- رشته کوه پهنه حصار- قله چشمه شاهی 93.2.5

 

لیدر و راهنما : استاد تاجبخش

سرپرست : جواد لشکری

عکاس : مهدی مظلومی

همنوردان : 18 نفر

 

گزارش : مهدی مظلومی

 

آرام آرام روی پل عابر پیاده پل گیشا راه می رفتم که زنگ موبایلم به صدا در آمد، خانم گچلو بود، همانطور که حدس میزدم مینی بوس رسیده بود. البته منم دیر نکرده بودم اما به سرعتم افزودم و سریع خودم را به جمع دوستان رساندم! بسیار پیش می آمد که من مدتهای زیادی سرقرار می ایستادم تا دوستان برسند اما اینبار دوستان از من زودتر رسیده بودند.

     مینی بوس وارد بزرگراه همت شد و بعد از گذر از دریاچه مصنوعی خلیج فارس با ورود به فرعی در سمت راست وارد جاده ای شدیم پر پیچ و خم که به روستای وردیج و از آنجا به واریش ختم می شود. جاده ای کوهستانی و زیبا.

 

 در غربی‌ترین نقطه شهر تهران و در امتداد جاده‌ای کوهستانی و پیچ در پیچ، دو روستای کوچک و آرام در دل کوه‌های البرز میانی قرار گرفته‌اند به نام وَردیج و واریش. روستاهایی که فارغ از همهمه و شلوغی شهر تهران، ساکت و آرام در دل کوهستان البرز جا خوش کرده‌‌اند.

 

دسترسی به این روستاها از طریق اتوبان تهران-کرج و از بالای وردآورد امکان‌پذیر است.. ارتفاع روستای وردیج از سطح دریا 1850 متر و ارتفاع روستای واریش 2250 متر است.به علت قرار گرفتن این دو روستا در موقعیت کوهستانی و غربی ترین نقطه شهر تهران و در مجاورت بادهای غرب به شرق تهران، عاری از هرگونه آلودگی تنفسی بوده و دارای آب و هوایی خنک میباشند.

 

وردیج، روستای آدمک‌‌های سنگی!

 

وارد جاده وردیج و واریش که می‌شوید، پس از حدود 12 کیلومتر رانندگی در پیچ و خم جاده، به ورودی روستای وردیج در سمت راست جاده می‌رسید. تابلویی با عنوان «خیابان شهید وردیجی» نشانه ورودی روستا است. روستا به جاده نزدیک است و حدود 500 متر پایین‌تر قرار دارد.

 

در اطراف وردیج می‌توانید دیدنی‌ترین تابلوهای سنگ‌تراشی طبیعت را مشاهده کنید. روستایی که در اطراف آن، هنرنمایی طبیعت در فرسایش سنگ‌ها و خلق مجسمه‌های بادساخته به چشم می‌خورد. اشکالی که بیش از هر چیز جمجمه انسان و بدن جانوران وحشی را برایتان تداعی خواهند کرد. اینجا قلمرو فرمانروایی آدمک‌های سنگی است و به عقیده خیلی ها شاهکاری از طبیعت است. یک نگارخانه طبیعی و مسحورکننده!

 

برای تماشای این تابلوهای زیبای سنگی نیازی به ورود به روستا نیست. بدون این که وارد وردیج شوید، مسیر جاده را به سمت واریش ادامه دهید. فقط کافی است به صخره‌های کنار جاده نگاهی بیندازید تا این اشکال زیبا را ببینید.

 

     روستای واریش انتهای مسیر مینی بوس بود و می بایستی کوهپیمایی را از آنجا شروع می کردیم. ساعت 7.25 صبح از ماشین پیاده شدیم و در هوای دلپذیر بهاری از روستای واریش گذر کردیم و پای در کوهستان گذاشتیم.

 

 

بچه ها به ستون یک و منظم در حال حرکت بودند که به قسمتهای سرسبز و جوی آب رسیدیم، یکطرف مسیر آب در نهر جاری بود و درختان زیبا قرار داشت و طرف دیگر کوه. دیگر به انتهای قسمتهای سرسبز و درختان و جوی آب نزدیک میشدیم که برای  صرف صبحانه ایستادیم.ساعت 8.45 صبح .

 

 

کتری پر آب شد و روی هیزم قرار گرفت و بساط صبحانه چیده شد، یک گروه کوهنورد هم که قبل از ما مشغول صبحانه بودند و من با آنها گرم صحبت بودم رولت گوشت با خود آورده بودند که تعارف زدند و ما هم نه نگفتیم و آنرا هم با دوستان خوردیم!!

 

  ساعت 9.30 بعد از صبحانه حرکت آغاز شد، منهم با کمی تاخیر چند لیوان چای خوردم و راه افتادم. در مسیر 2 گروه از دوستان کوهنورد قدیمی گروه را هم دیدیم و با آنها هم خوش وبشی کردیم، آنها هم قصد قله را داشتند.

حرکت ما از روی غربی ترین یال رشته کوه پهنه حصار آغاز شد. قله در امتداد نگاهمان خودنمایی میکرد و بچه ها را بیشتر وسوسه تا زودتر به وصال برسند.

 

                    

 

منهم اشتیاق زیادی برای رسیدن داشتم. یادم است پارسال این قله را که رفتم چقدر زیبا بود. بالای قله و در ارتفاع بالای 3000 متری دشتی بزرگ و سرسبز همراه با جوی های متعدد که از دل آن می گذشت واقعن منظره ای عجیب و حیرت آور پدید آورده بود،

 

 

در همین فکر بودم که متوجه شدم به قسمت مشکل و صخره ای مسیر رسیده ایم و می بایستی از دره و  شکافی که هنوز برف آن هم آب نشده بود و شیب تندی داشت عبور کنیم.

 

بچه ها به صف شدند و با احتیاط کامل که لازمه هر کوهنورد غیر حرفه ای و حتی حرفه ای است و با کمک دوستان و مربیان یکی یکی از آن گذر کردیم و به قسمت بالای کوه رسیدیم.

 

                          

 

در ادامه مسیر، صعود را بطرف بالا پی گرفتیم و با گردشی به سمت راست درمحلی بالاتر از گردنه به مسیر اصلی رسیدیم.

 

 

 

حرکت را روی یال اصلی ادامه دادیم و با چند استراحت کوتاه بالاخره در ساعت 12 به سنگ چین قله چشمه شاهی (قله جنوبی رشته کوه پهنه حصار) رسیدیم.از آنجا دیگر دشت وسیع قله پهنه حصار مقابل دیدگانمان بود و می بایستی از قله پایین می آمدیم تا به دشت برسیم و برای این منظور هم مدتی می بایستی از روی برفها حرکت می کردیم..

 

 

   دشت بالای قله پهنه حصارهنوز کاملن سبز نشده بود و برفها هم کامل آب نشده بود اما گلهای بی شماری روئیده بود. هر فصل و هر ماه در کوهستان یک رنگ و یک شکل است و زیبایی خاص خود را دارد. منظره ای که برفهای بر روی جوی آب ایجاد کرده بودند بسیار جلب توجه میکرد. در بعضی قسمتها آب جوی برفها را ذوب کرده بود و در جاهای دیگر آفتاب و این موجب شده بود شکلها و حالتهای خاص و مختلفی از برف بوجود آید.

 

 

در محلی از این دشت پهنه حصار امام زاده ای وجود دارد که گروه برای رفع خستگی و تجدید قوا پیرامون آن اتراق کرد.

امامزاده از 2 اتاق که یکی قبر بی بی زرین قمر و اتاق دیگر بصورت آشپزخانه که استراحت گاه و پناهگاه کوهنوردان است تشکیل شده اما در نگاه اول که وارد آن  میشوی افسوس میخوری به کم لطفی و کوتاهی بعضی از دوستان و همنوردان که در تخریب و آلوده کردن فضا قصور و کوتاهی نکرده اند!!!!!

 

 

 زيارتگاه بي بي زرين قمر:

 

در بلندای کوه های البرز مرکزی ، در پیچ و خم های جاده چالوس شهرستان کرج ، در جنوب روستای خور و جنوب غربي روستاي چاران و شمال شرقی روستای کندر و غرب روستای کشار در ارتفاع 3150 متری کوه های پهنه سار ، زیارتگاهی است که اخیراً بنای تازه ای بر آن به نام بی بی کوهسار استوار  کرده اند. ساختمان اولیه آن را در سال 1342 شخصی به نام حاج حمزه محمد نبي بنا بر خوابی که دیده بود بنا کرده است. این مکان  از 200 سال قبل هم مورد توجه و مکانی مقدس برای زائران بوده است. در اطراف این مکان مقدس چمن های سبز و گل های زرد وحشی طراوت خاصی ایجاد کرده است و همه ساله در خرداد ماه با آب شدن برف ها زائران زیادی جذب آن می شوند و از آب و هوای خوش آن بهره مند می گردند.

 

مردمان روستاهای اطراف مثل کندر ، کشار ، خور و دیگر نقاط ، دلیل مقدس بودن این مکان را بدان جهت می دانند که خواهران امام رضا ( ع ) به نام بدرالنساء و زرین قمر که از دست اعمال حاکمان وقت در حال فرار بودند برای رهایی از آن ها به این صخره سنگ پناه می آورند و به جای گفتن « یاهو » « یا الله » می گویند : « یا کوه » سپس کوه و سنگ می شکافد و آن ها را در دل خود جای می دهد. دشمنان ضربه شمشیری بدانجا می زنند و شکافی پدید می آید که امروز ترک خودگی موجود در سنگ نشان آن است.

 

 

پهنه‌حصار، نام رشته‌کوه و قله‌ای است در منطقه البرز مرکزی و در شمال غرب تهران از ارتفاعات بخش کن به ارتفاع ۳۳۷۵ متر. رودی که از دامنهٔ شرقی این کوه سرچشمه می‌گیرد، در مسیر خود، آبشار سنگان را می‌سازد و در نهایت به رود کن می‌ریزد.

 

این رشته‌کوه بین جاده سولقان و جاده چالوس قرار داشته و از شمال به شهرستانک، از غرب به روستای خور و جاده چالوس، از شرق به دهکده سنگان و جاده سولقان و از جنوب به منطقه واریش و وردآورد منتهی می‌شود.

 

به این قله "پهنه سار" ، "پهن حصار" و "پشته بند" هم گفته میشود و نام رسمی آن در برخی منابع و سایتها "گندم چال" میباشد.

 

قله پهنه حصارو چشمه شاهی:

 

 در مورد موقعیت قله پهنه حصارو چشمه شاهی ، در نقشه های مختلف اختلاف نظر وجود دارد.ولی قاعدتا قله پهنه حصار بلندترین قله مشرف به دشت باید باشد .بنابراین قله شمالی دشت با ارتفاع 100 متر بلندتراز قله جنوبی با سنگ چین و باد پناه چهار گوش به ارتفاع حدود 1.5 متر و طول و عرض حدود 2.5 متر "پهنه حصار" و قله جنوبی " چشمه شاهی" خواهد بود.دشت پهنه حصار نیز مابین قله های پهنه حصار و چشمه شاهی قرار دارد

 

مهمترین مسیر های صعود:

 

- از جبهه جنوبی، وردآورد و روستای واریش

 

- از جبهه شرقی، جاده امام زاده داود و روستای سنگان

 

- از جبهه جنوب غربی، جاده چالوس و روستای کندر

 

- از جبهه غربی، جاده چالوس و روستای چاران

 

- از جبهه شمال غربی، جاده چالوس و روستای خور.

 

 

     ساعت 13.15 بعد از سرحال آمدن بچه ها و پر کردن سینه ها از هوایی تمیز و پاک بهاری شروع به برگشت مسیر رفته کردیم و ابتدا به قله سنگ چین شده رفتیم و چند عکس یادگاری در جمع دوستان گرفتیم و سپس سرازیر شدیم به سمت همان جا که آمده بودیم. 

 

 

در مسیر برگشت پس از فرود از مسیر شن اسکی به  شکاف و دره ای که برفگیر بود رسیدیم. عبور از این منطقه سخت تر و وقت گیر تر شد که با تدابیر خاص و بااستفاده از طناب که حاجی و بچه ها کمک کردند و گرفتند به انجام رسید.

 

 

پایین تر که آمدیم بچه ها آرامتر می آمدند و من فرصت بیشتری می یافتم که نایلون خود را از گیاه والک پر کنم که در مسیر بازگشت در قسمتهای سنگلاخی فراوان دیده میشد.

 

همنورد ما آقا مهدی مظلومی عکاس و گزارشگر برنامه که به والک رحم نمی کند smiley

    

ناهار را هم همانجایی که صبحانه خورده بودیم در کنار جوی آب خوردیم، از پس ناهار استراحت کردیم و سپس فراوان شوخی و صحبت کردیم و خندیدیم و باز هم داستان بازگشت!!!

     خورشید هنوز در آسمان بود و چند ساعتی به غروبش مانده بود که به مینی بوس در ده واریش رسیدیم. صبح زود که این مسیر را طی میکردیم هیچ ماشینی در این جاده دیده نمیشد بجز یکی دیگر از دوستان و همنوردان ما که او هم با  ماشینش با ما بالا آمد، اما هنگام بازگشت پر بود از خودروهایی که برای تفریح آمده بودند و ماشین سواری میکردند وعکس هم میگرفتند و نهایت تفریحشان هم در همین حد است!

 


  دیدگاه شما : [2] نظر   رای به مطلب :

دسته بندی
نظر سنجی

   این سایت را چگونه ارزیابی می نمایید؟


       

  1. بسیار عالی
  2. عالی
  3. خوب
  4. متوسط
  5. ضعیف

        

لینکستان
تبلیغات
اوقات شرعی
آمار
افراد آنلاين : 1
امروز : 163
ديروز : 141
اين هفته : 1114
اين ماه : 6030
امسال : 111456
کل بازديد : 1054957
کل مطالب : 511
تگهای مطالب
|
آب و هوا


وب سایت رسمی گروه کوهنوردی پرسون
این وبسایت توسط سایت ساز مهر نسخه 2 محصولی از شرکت نگاه روشن پارس ایجاد شده است