سحرگاه جمعه اي ديگر فرا رسيد و بايد خواب شيرين را از چشمانمان مي زدوديم و بسترهاي گرم را به قصد كوير ترك مي كرديم. ديدار همه دوستان قديمي پس از مدت طولاني، شيريني وصف ناپذيري داشت.
ساعت 5:40 به همراه دوستان راهي ورامين شديم تا با همراهي گروه كوهنوردي ورامين بتوانيم صعودي ديگر را در كارنامه كاريمان به ثبت برسانيم. عقربه 7:00 را نشان مي داد كه در ميدان پيشوا دو گروه به هم پيوستند و بدون اتلاف وقت به راه ادامه داديم.
براي دسترسي به اين قله بايد به پيشواي ورامين و از آنجا به روستاي جليل آباد در شمال شرقي پيشوا و روستاي محمود آباد نو و در آخر به روستاي شور قاضي رفت و با طي كردن حدود 3 كيلومتر در جاده آسفالته به طرف شرق بعد از گذشتن از كارخانه متروكه در سمت راست جاده به بستر يك رودخانه بدون آب مي رسيم كه آنجا محل آغاز برنامه است.
پيش از آغاز برنامه اصلي پذیرایی به میزبانی گروه ما و سپس يك مراسم معارفه براي آشنايي افراد انجام گرفت. اين برنامه داراي ويژگي خاصي بود زيرا مزين به حضور دو زوج عاشق كه به تازگي زندگي مشتركشان را آغاز كرده اند، بود و نكته جالب اين است كه آشنايي يكي از اين زوج ها در همين گروه اتفاق افتاد. جاي بسي خرسندي است كه علاوه بر تقويت روحيه ورزشكاري در گروه به سنت حسنه ازدواج هم توجه مي شود.
برنامه اصلي راس ساعت 8 آغاز گرديد. با قدم نهادن در ميان كوير عظمت پرورگار براي ما بيشتر خودنمايي مي كند زيرا ما چون ريگي در ميان آن شنزارها و كوه هاي استوار هستيم، از هر سو كه مي نگري جلوه اي از هنرنمايي خالق به چشم مي خورد تپه هاي رسي، تپه هاي آبرفتي كه جاي گذر آب ها پس از سال ها در ميان دل آن ها به يادگار مانده است. باتلاق هاي موجود در دره ها همگي لذت كوير نوردي را دوچندان مي كرد.
مسير را با تمام فراز و نشيب ها و امدادهاي به موقع دوستان پشت سر گذاشتيم. ساعت 10:40 به جاي مناسبي براي استقرار و صرف صبحانه رسيديم. صبحانه را در جمع صميمي دوستان و با لذت بردن از زيباي هاي كوير صرف كرديم و با تامين انرژي لازم ادامه مسير را راس ساعت 11:20 پيش گرفتيم. نسيم خنكي نيز خود را با ما همراه كرده بود كه تحمل شيب هاي تند و نفسگير را براي ما سهل مي كرد.
عقربه هاي ساعت 12:15 را نشان ميداد كه قله طلا در معرض تلالو نور خورشيد از ما دلربايي مي كرد و با صلاحديد سرپرستان گروه بيست نفره عازم قله شد و سايرين در همان جا به انتظار بازگشت دوستان ماندند.
پس از رسیدن به یال قرمز به علت ضیق وقت صعود به طرف قله فرعی ادامه یافت و گروه صعود كننده ساعت 12.50 بر فراز قله فرعی طلا یا تاج خروسي (با ارتفاع 50 متر کمتر از قله اصلی ) ايستاد و با ثبت اين لحظات عازم بازگشت شدند و ساعت 13:20 دو گروه مجدد به يكديگر ملحق شدند بدون اتلاف وقت سرازيري ها را طي نموديم تا ساعت 14:05 به محل مناسبي براي صرف ناهار رسيديم.
حدود يك ساعت را براي استراحت و نماز در نظر گرفتيم. وزش نسيم تمامي غذاها را به طعم شن آغشته كرد و اين يعني لذت كوير نوردي.
راه بازگشت را پيش گرفتيم مسير را با ديدن نماي سنگ ها كه به مرور زمان دست خوش تغيير شكل شده بودند، طي مي كرديم.
ساعت 16:30 به ناحيه مسطحي در دل كوير رسيديم و سرپرست برنامه زمان را مغتنم شمارد و يك عمل meditationده دقيقه اي را براي تمدد اعصاب انجام دادند و پس از آن ادامه راه را پشت سر گذاشتيم و عقربه ها ساعت 17:20 را نشان مي داد كه به ماشين ها رسيديم.
پيش از خداحافظي همه دوستان توسط گروه ورامين پذيرايي شدند و با يك خداحافظي گرم راهي تهران شديم. كل مسير را با مرور خاطرات زيباي امروز مرور كردم طوري كه گذر زمان را فراموش كردم ساعت 19:30 به جلوي فرهنگسرا رسيديم و چه سخت بود وداع با دوستان عزيز.
"با تشکر از دوستان گروه کوهنوردی ورامین مخصوصا آقایان برادران کلایی"
هميشه در اوج