5.15 صبح جمعه :حرکت از جلوی فرهنگسرا بهمن...همزمان با اذان صبح...
6.10 صبح : میدان لشگرک (قائم ) و توقفی کوتاه برای نماز صبح روی چمن وسط میدان...و چه دلچسب ست این نماز...
7 صبح : آبنیک...ظاهرا اینجا خبری ازتابستان نیست...هوای سرد صبحگاهی...و دیداری گرم و غیر منتظره با استاد افغان...
خیابان "جانستان" ابتدای راه ماست...معارفه همیشگی و صحبتهای حاجی در میان راه... از رودخانه می گذریم و مسیر را در سمت راست آب ادامه داده و کم کم ارتفاع می گیریم...
قله جانستون:
قله جانستون با ارتفاع 3950 متر در شمال شرق تهران، منطقه فشم و روستای آبنیک واقع شده است. ارتفاع این قله را برخی منابع 4100 متر نیز گفته اند..
در مورد علت انتخاب این نام برای این قله اطلاعات دقیقی در دست نیست. به روایتـی اولین صعـود کننده این قله یک تبعـه خارجـی به نام john stone بـوده است و روایتی دیگـر سخت بـودن صعـود این قله و وجـود صخـره های سنگی در اطـراف آن را دلیـل انتخاب این نـام می داند و آن را به جان ستان تعبیر می کند..
یکی از زیباترین منـاطق در البرز مرکزی دشت جانستـون اسـت، ایـن دشـت با ارتفاع متوسط 2850 متر توسط چند قله احاطه شده که قله جانستون در شمال این دشت واقع میباشد. روستای آبنیک با ارتفاع تقریبی 2400 متر از سطح دریا در جنوب دشت جانستون واقع میباشد.
قله جانستون واقع در ناحیه کوهستانی البرز مرکزی، از جنوب به دره آب نیک، از شمال به بخشی از دره رودخانه لار، از شرق توسط یک خط الراس مرتفع به قله خرسنگ و از غرب توسط گردنه و قله ورزا به قلل برج و خلنو متصل می گردد.
مسیرهای صعود:
1. مسیر جنوبی، مسیر نرمال صعود این قله است. در انتهای دشت، از سمت چپ غار بیوک آقا شروع شده، سپس با تراورس به سمت غرب، از روی گرده ای که از میان سنگ ها و صخره ها و برف چال های فصلی می گذرد، به قله منتهی می شود.
2. مسیر شرقی، از مسیر یال زمستانی که بعد از گذر از تنگ آبنیک و ابتدای دشت جانستون شروع می شود.
3. مسیر غربی، که از همان دره شرقی انتهای دشت (مسیر صعود به خرسنگ) بوده و مسیری طولانی است.
دسترسی:
بزرگراه شهید بابایی – جاده لشگرک (تابلو لشگرک – لواسان) – میدان قائم – جاده فشم – میدان فشم – به سمت زایگان و گرمابدر – روستای آبنیک.
چند نفری روی صخره ها در حال کار گذاری سیم بکسل در قسمتهای خطرناک برای تردد ایمن در زمستانند... "زنده باد هر آنکس که در کوهنوردی اهل خدمت است و نه شعار"...
به گردنه آبنیک رسیده ایم و رودخانه خروشان ، با آبی زلال ، در قعر دره جا مانده و پشت گردنه دشتی سرسبز پذیرای ماست ... وچشمه ای کوچک در زیر سنگها...همه منتظر دستور صبحانه ایم...حاجی اما، محل صبحانه را در کنار سرچشمه های نزدیک غار بیوک آقا تعیین می کند...
9.40 صبح :چشمه های جوشان آبنیک به استقبالمان آمده اند...منطقه ای بهشتی با آبی فراوان ...خوب بهرحال نام "آبنیک " بی دلیل بر این منطقه گذارده نشده...در پایان فصل گرما که اکثر چشمه ها و رودخانه ها خشک شده اند و چنین آبی سرد و گوارا...
10.30 صبح : پس از صبحانه با خداحافظی 2 پیرمرد تازه واردِ قدیمیِ! همیشه خوشحال و خندان! که همیشه بهانه ای برای از نیمه راه برگشتن دارندو امروز هم دوستی بی گناه را به این منظور همراه خود آورده اند!!! به طرف قله به راه می افتیم.
از کنار غار بیوک آقا می گذریم...مسیر قله خرسنگ هم از اینجا از جانستون جدا می شود...ورود به غار نیازمند بالا کشیدن از سنگهاست که امروز وقتش نیست...
در این فکرم که این بیوک آقا آدم جالبی باید باشد...در این روزگار آشفته کوهنوردی که همگی کمابیش بدنبال کسب شهرت و افتخاریم مردی پیدا شده که عمری را به دست کنی غار می گذراند ...که جان پناهی باشد برای کوهنوردان ... و ...لابد با عشقی نافرجام...و عشق اگر فرجام داشت که دیگر عشق نبود.
مثل اینکه کم کم داری ارتفاع زده میشی آتیه! گزارشتو بنویس ...
بیوک آقای سخت کوش در برخی مسیرهای معروف کوهنوردی اطراف تهران چند غار رو با تلاش و پشتکار فراوان با دست و با ابزار ساده - چکش و درفش - در طی سالیان طولانی درست کرده اند.
بیوک آقا مرد توانمند و تلاشگر تبریزی که در آستانه 80 سالگی بسر می برند هنوز کوهنوردی کرده و به غارهاشون هم سرکشی میکنند. غارهای معروف بیوک آقا (آبشار سنگان -دشت جانستون - تنگه لالون) در مواقع لزوم میتوانند پناهگاههای خوب و ارزشمندی برای کوهنوردان در مسیرهای ذکر شده باشند.
منبع عکس : وبلاگ کوهنوردی...نشاط زندگی
و ظاهرا عکس توسط آقای "پرویز شجاعی" صاحب وبلاگ" ایران سرزمین من" در ملاقاتی با آقا بیوک در دشت جانستون و در سال 90 گرفته شده است.
.
برای طی کردن شیب تند مسیر چند استراحت و نفس گیری مختصر...و البته آشنایی با خانم " مریم سلطانی "شیر زنی از دیار کردستان که به چابکی از کنار ما میگذردو ما همگی مان ...
و حالا گرده ای سنگی داریم و دست به سنگ شدنی به شرط احتیاط...
ساعت 14 : GPS مهدی مظلومی ارتفاع 3800 متر را نشان میدهد...نمایی زیبا از قله های خرسنگ،کاسونک ،مهرچال،آتش کوه و خلنو که حاجی یکایک برایمان معرفی می کند...
به تشخیص حاجی لیدرمان ، صعود تا قله ، با تعداد و شرایط فعلی بچه ها یکساعتی زمان خواهد برد ودر بازگشت به تاریکی هوا بر می خوریم...بنابراین حاجی تصمیم به بازگشت گروه می گیرد...
14.30 : با عکسی یادگاری از ارتفاع 3800 متری و این بار از روی یال به طرف دشت جانستون فرود می آییم و به سرعت ادامه مسیر بازگشت که به نظرم نسبت به مسیر رفت طولانی تر هم شده...
وناهار حدود ساعت 4 بعدازظهر، در دامنه ای پر از خار و خاشاک قبل از رودخانه و مجددا حرکت به طرف گردنه آبنیک و این بار از داخل دره ...
و بالاخره ساعت 19.15 سوار بر مینی بوس آقا حقیقی به طرف تهران راه افتادیم و بستنی آرش به مناسبت *****صعود دماوند***** اگر نبود کی می تونست خاطره ترافیک فشم و تهران رو فراموش کنه!
ساعت 10 شب منزل بودیم.
پی نوشت:
1.گرچه در مورد وجه تسمیه قله ، من حکایت جان استون خارجی را قبول ندارم!( مگه آبنیکی جماعت میذاره اولین فاتح یه خارجی باشه !)باید بگم آقای جانستون...پرونده شما بسته نشده!...و همچنان مفتوحه!...ما دوباره برمی گردیم....
2. حمله بعدی مون به جانستون، ساعت 4 صبح راه می افتیم...معطلی های بین برنامه را هم باید کم کنیم...
تا بعد
آتیه