صبح جمعه 30 تیر ماه است...آخرین برنامه قبل از ماه رمضان...و هوا ابری است.
13 نفریم...احتمالا بعضی بچه ها رفته اند پیشواز ماه رمضان و البته عده ای هم به رعایت روزه فردا،کوهنوردی امروز را فاکتور گرفته اند...چند تایی از دماوند رفته ها هم بنا به اعلام در "ریکاوری" بسر می برند...بهرحال گروه 13 نفره ما با تاخیر همیشگی یکی از دوستان، برنامه را ،ساعت 7.15 صبح ، از ابتدای گلاب دره، پس از صحبتهای حاجی، آغاز می کند.
برنامه گلاب دره- پیازچال - قله لزون(پیازچال) اعلام شده که با توجه به احتمال بارش فکر می کنم قله ای در کار نباشد... گرچه فعلا این هوای ابری دم کرده حسابی عرقمان را درآورده...پس از سیراب شدن از اولین چشمه گلاب دره ، مسیر را بطرف باغ افشار و چشمه وزباد ادامه می دهیم.
9.00 صبح: چشمه وزباد...40 دقیقه توقف صبحانه که رگباری مختصر راهی شدن دوباره را یادآوری می کند...
مسیر را داخل دره وزباد ادامه می دهیم...حدود 10 صبح پناهگاه کلکچال در سمت راست دیده میشود...ادامه حرکت داخل دره وزباد به طرف شمال... ترکیبی از دست به سنگ و پاکوب... و ساعت 11.50 در دامان قله اسپیلت هستیم ...ادامه راه ما را به گردنه زین اسبی کلکچال می رساند.
گلابدره
گلابدره از جمله ييلاقهاي خوش آب و هواي شمال شرقي شهر تهران است. اين دره از سمت غرب با امامزاده قاسم(ع) و از شرق با دره دربند همسايه است .در گذشته اين محل پر از گلهاي خوشبو و درختان سيب گلاب خودرو بود كه به همين دليل آن را گلابدره ميناميدند. در حال حاضر اين دره يكي از نقاط ديدني و تفريحي تهران به حساب ميآيد. راه رسیدن به این دره زیبا از میدان تجریش و خیابان دربند است که در میانهٔ راه خیابان گلابدره خود نمایی میکند.
رودخانه گلابدره از ارتفاعات شمال تهران سرچشمه ميگيرد و پس از پيوستن به رود دربند به سمت جنوب شهر حركت ميكند. اين رودخانه در شمال شرق تهران و در منطقه يك شهرداري قرار دارد.
وزباد
درخت زار کوچک و پرشیب وزباد، یا به قولی وزوا، واقع در شمال گلابدره شمیران در مکانی سراشیبی در زیر دامنههای صخره ایی قله ۳۱۰۰ متری اسپیلت قرار دارد و دارای چندین چشمه کوچک است.
ساعت 12.00 :گردنه زین اسبی کلکچال...دیداری غیر منتظره با دوستان ورامینی و گپ و گفتی مختصر...گردنه را بطرف پیاز چال ادامه می دهیم.
درهٔ پیازچال
نام درهای مرتفع است که از یال انتهایی مسیر کوهنوردی کلکچال تا قلههای دوقلوی کلکچال و انتهای دره دارآباد و دو چشمه جاری کشیده شدهاست.این دره تقریباً در تمام سال سرسبز است و چشمههای آن جاری است. یک آغل دامداری و چندین بز و گوسفند و همچنین چند اسب وحشی همواره در آن دره وجود دارند.
میتوان از راه پیازچال، در پایان بهار، از کُلَکچال به دیگر پناهگاههای کوهنوردی مانند شیرپلا عزیمت نمود.
12.50 : چشمه پیاز چال...سرهنگ علمداری با کیسه ای پر از زباله خشک بازیافتی...مرحبا به دوستداران طبیعت آنهم چنین بی ادعا
در مجموع سرعت گروه بسیار عالی بوده و وقت کشی های بیجا نداشته ایم...بارشهای چند روزه اخیر هم پیاز چال را گلستانی پر طراوت ساخته... این است که بیش از 2 ساعت استراحت جانانه در کنار چشمه پیازچال نصیبمان میشود.
ساعت 15.15: پس از کلی بحثهای شیرین "روش تربیت فرزند" منتظر فرود بطرف گردنه زین اسبی هستیم که باز هم حاجی سورپرایزمان می کند.
مسیر را بطرف گردنه پیازچال (حدفاصل دو قله لزون و کلکچال ) ادامه داده و با 40 دقیقه صعود به قله کولکچال میرسیم...مگه میشه ما تا اینجا بیاییم و قله نیاییم!
ساعت 16.00 : قله کولکچال...قل غربی...3300 متر...(وای ... چقدر من این دوقلوهای کلکچال رو دوس دارم!)
پس از عکسی یادگاری مسیر میانبری را که شن اسکی مورد علاقه حاجی ست و به میانه های راه برجک تا گردنه زین اسبی ختم میشود (و خوشبختانه در بارش این یکی دوروزه نرم شده)... فرود می آییم و با استراحتی کوتاه در ساعت 17.20 در حیاط برجک که در این ساعت کاملا خلوت شده ...به طرف پارک جمشیدیه براه می افتیم.
وحالا دیگر همگی خسته ایم وایضا نشئه ارتفاع ...و از همه بیشتر حاجی... که سربه سر پیر و جوان مسیر میگذارد...و من با زانوهایی که احتمالا نیاز به تعویض دارند!...به یاد کم آبی و عطش شنبه ها (بعداز کوهنوردی جمعه)...در این فکرم که ...خداجون ! فردارو چه جوری میخاییم روزه بگیریم؟!؟
خوش باشید
آتیه